سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
ولایت مطلقه فقیه
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:47 صبح
مشروح/حجج اسلام لک‌زایی و بهروز‌لک در گفت‌و‌گو با فارس:
«ولایت مطلقه فقیه» اساسی‌ترین محور اندیشه‌ سیاسی شهید مطهری است

خبرگزاری فارس: ‌در مدل اندیشه سیاسی شهید مطهری، امکان تغییر در قالب‌های حکومت‌مداری وجود دارد اما محتوای اسلامی آن ثابت است و در این میان، رهبری فقیه جامع‌الشرایط، محور حکومت اسلامی و غیر قابل حذف است.


? گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

با توجه به فرارسیدن سالروز شهادت استاد مطهری، گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس در نشستی که در دانشگاه باقرالعلوم علیه السّلام قم برگزار کرد، به بررسی اندیشه سیاسی استاد مطهری با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین «نجف ‌لک‌زایی» مدیر پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و مؤلف کتاب «اندیشه سیاسی آیت‌الله مطهری» و حجت‌الاسلام والمسلمین «غلامرضا بهروز‌لک» رئیس پژوهشکده مهدویت و آینده روشن پرداخت که مشروح آن در پی می‌آید.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روش‌شناختی اندیشه سیاسی شهید مطهری در ذیل مکتب اصولیون و حکمت متعالیه قرار می‌گیرد
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

* شهید مطهری(ره) تحول در فقه سیاسی را چگونه مطرح کرد؟

ـ حجت‌الاسلام لک‌زایی: استاد مطهری(ره) به لحاظ روش‌شناختی، فقه سیاسی را در ذیل مکتب اصولی‌ها مطرح ‌کرده و مفصل وارد نقد اخباری‌گری شده‌اند و دلیلش این است که در نظر استاد مطهری(ره) غیر از اینکه جایگاه سیاسی عالم دینی در مکتب اخباری نادیده گرفته شده است؛ حتی جایگاه تعالیم سیاسی دین نیز مورد غفلت قرار ‌گرفته است.
از نظر اخباری‌ها، احادیث و روایات، تنها منابع معرفتی دین هستند که می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد و از سنت، فراتر نمی‌توان رفت، بنابراین قرآن و عقل به دلایلی کنار گذاشته می‌شوند و اجماع را نیز مورد توجه قرار نمی‌دهند.
اما وقتی استاد مطهری(ره) مبنای اصولی را انتخاب می‌کند، واضح است که در کنار سنت و حدیث، بحث قران و عقل نیز به لحاظ معرفت‌شناسی و روش‌شناختی مورد توجه قرار می‌گیرند. اما روش‌شناختی مکتب اصولی که استاد مطهری مورد توجه قرار می‌دهند از جهت اینکه به لحاظ فلسفی نیز با حکمت متعالیه پشتیبانی می‌شود از ظرفیت‌های بیشتری نسبت به اصولیون مشابه برخوردار است و این نیز به خاطر این است که استاد مطهری(ره) به لحاظ فلسفی، شاگرد حضرت امام‌(ره) و علامه طباطبایی(ره) است که این دو استاد نیز از صاحب نظران حکمت متعالیه بوده‌اند.
همانطور که از آیت‌الله جوادی آملی نقل شده است زمانی که حکمت متعالیه در فقه تأثیر می‌گذارد، باعث حیات فقه می‌شود و این حیات ظرفیت‌هایی در فقه سیاسی متفکرین ایجاد می‌کند که فقهای مشابه که از حکمت متعالیه برخوردار نیستند و لو اینکه روش شناختیشان اصولی است اما از آن ظرفیت‌ها برخوردار نیستند.
اثر سومی که در فقه سیاسی استاد مطهری(ره) تأثیر می‌گذارد، بحث ذخایر معرفتی است که شهید مطهری(ره) در حوزه فقه سیاسی آنها را مطرح ‌کرده است و ایشان علاوه بر اینکه مباحث فقه سیاسی امام خمینی(ره) را مد نظر قرار می‌دهند و مطرح می‌کنند، به ذخایر معرفتی مطرح در عصر مشروطه نیز توجه خاصی دارد و به تحلیل مباحث آیت‌الله نائینی و شهید شیخ فضل‌الله نوری پرداخته‌اند و در آثار خودشان، آنها را مورد توجه قرار داده‌اند، به همین خاطر است زمانی که با وقوع انقلاب اسلامی مواجه می‌شویم و حوادثی که به تدوین انقلاب اسلامی منجر شده است، دیده می‌شود که شهید مطهری(ره) با یک نگاه روشنی به تحولات نگاه می‌کند و مسئله رهبری فقیه جامع‌الشرایط در انقلاب برای ایشان پذیرفته و حل شده است.
در تبیین‌ها و روشنگری‌هایی که شهید مطهری(ره) دارند، هم نهضت‌های اصلاحی معاصر ایران و جهان اسلام را به خوبی تبیین می‌کند و نیز به خوبی از آنها برای انقلاب اسلامی استفاده می‌کند.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------
شهید مطهری(ره) مجالی پیدا نکرد تا مباحث فقه سیاسی را به شکل‌ گسترده مطرح کند
---------------------------------------------------------------------------------------------------------

شهید مطهری(ره) در سفرشان به فرانسه، ملاقاتی با امام خمینی‌(ره) ‌داشتند و زمانی که به ایران برمی‌‌گردند، از او سؤال می‌شود که امام خمینی(ره) را چگونه یافتید؟ شهید مطهری(ره) می‌گوید: کسی را یافتم که «آمَنَ بربّه و هَدَفِهِ و...» بود، یعنی امام خمینی(ره) هم به خدا و هم به هدفش و هم به مردم ایمان داشت و در واقع استاد مطهری(ره) پایه‌های نظریه مردم‌سالاری دینی را در جریان انقلاب تشکیل ‌داد زیرا آن بخش «آمَنَ بربّه و هَدَفِهِ و ...» همان بخش اعتقادات و دستورات دین است که محتوای جمهوری اسلامی می‌شود و در این بخش آمده است که امام خمینی(ره) مردم را نیز قبول داشت و معتقد بود مردمی که حضور فعالی در انقلاب دارند، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت و این مطلب به جمهوریت و ساختار نظام و تحقق نظام از طریق حضور پرشکوه مردم برمی‌گردد.
شهید مطهری(ره) مجالی پیدا نکرد تا مباحث فقه سیاسی را به شکل‌ گسترده‌ای مطرح بکند و در حقیقت مردم از دیدگاه‌ها و نظریاتش محروم شدند اما همان اندازه بحث‌های پراکنده در آثار شهید مطهری(ره)، اگر مورد توجه محققین قرار بگیرد، یک اندیشه سیاسی را در حوزه فقه سیاسی شیعه به نمایش می‌گذارد که عناصر روش‌شناختی آن روشن است و نیز در قالب مکتب اصولی‌ها و هم عناصر و بنیادهای کلامی و فلسفی شهید مطهری(ره) به لحاظ فلسفی، چه حکمت متعالیه که از آن به عنوان فقه سیاسی متعالیه یاد می‌شود؛ یعنی فقه سیاسی استاد مطهری(ره) به عنوان فقه سیاسی متعالیه قابل ارائه است و به لحاظ کلامی، استمرار امامت در اندیشه شیعه است و فقیه جامع‌الشرایط به عنوان نایب امام معصوم(ع)، استمرار امامت را برعهده دارد؛ امام زمان(عج) غایب است اما امامت غائب نیست؛ یعنی امامت در قالب نیابت ادامه پیدا می‌کند، به لحاظ ساز و کار تحول در اندیشه اصولی در واقع فقه سیاسی متعالیه، فقه سیاسی است که بتواند متناسب با تحولات سیاسی اجتماعی بیرونی، دیدگاه اسلام را ارائه بدهد و استاد مطهری(ره) کسی است که می‌گوید: «از آغازی که قلم به دست گرفتم، پیوسته به دنبال پاسخ‌دادن به مسائل روز بودم تا به شبهات و هجمه‌هایی که نسبت به اعتقاد دینی مطرح می‌شود پاسخ بدهم»، بنابراین استاد مطهری(ره) در کلی‌بودن اندیشه‌‌اش و در فقه سیاسی نیز، مرزبانی از مکتب اسلام را در نظر داشت.
پاره‌ای از اظهار نظرهایی که در مورد فقه سیاسی استاد مطهری(ره) صورت گرفته است، نباید به گونه‌ای باشد که کمبود فرصت او را در تبیین این نظریه را نادیده بگیرد و باید مباحثی که فعلا در آثار ایشان موجود است را تمام یافته تلقی کرد؛ یعنی اگر این استاد، شهید نمی‌شد، یقینا مباحث دیگری را راجع به تحولات انقلاب اسلامی نیز مطرح می‌کردند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------
شهید مطهری درصدد احیای اسلام در مقابل تجدد انسان‌محور و سکولار غرب بوده است
-----------------------------------------------------------------------------------------------

* آیا فقه شیعه می‌تواند پاسخگوی نیاز مدرن باشد و آیا لازم است که فقه شیعه با دنیای مدرن مقایسه شود؟ و همچنین آیا فقه سیاسی از نظر شهید مطهری(ره) یک دانش تولید کننده است یا مصرف‌کننده؟

ـ حجت‌الاسلام بهروزلک: با توجه به اشتغال و دغدغه‌های کلانی که شهید مطهری(ره) عنوان می‌کردند، باید اندیشه سیاسی شهید مطهری(ره) را جستجو کرد و شاید به وسیله شیوه‌ای که مرسوم است، از فقه سیاسی سخن گفته شود؛ یعنی برگرداندن احکامی که به منابع چهارگانه صادر می‌شود و شیوه و اسلوب فقهی که از ادله اربعه در بُعد یک حکم بحث می‌کند، شاید با پایبند‌بودن به صورت اختصاصی، توقع به جایی نباشد که از شهید مطهری(ره) این گونه طلب شود.
شهید مطهری(ره) در اواخر عمرشان به دلیل سخنرانی‌ها ، همایش‌ها و نظراتی که در مناظرات اعلام می‌کردند، یک لایه‌هایی را در سیاست اسلامی را مطرح کرده‌اند و شاید آن چیزی را که شهید مطهری(ره) از آن یاد کرده است و دیدگاه‌های خودش را در آن مطرح کرده است، یک نوع زمینه کلی کلام و اندیشه سیاسی با ترکیبی از مباحث فلسفه سیاسی، مباحث کلام سیاسی و یکسری تحلیل‌هایی که راجع به تحلیل ماهیت پدیده‌های اجتماعی است و آن را از یک نوع رویکرد جامعه‌شناختی مطرح کرده است، بنابراین با نگاه به اندیشه سیاسی شهید مطهری(ره)، او جزء یکی از مصلحان و احیاء‌گرانی قرار می‌گیرد که درصدد احیای اسلام در مقابل تجدد انسان‌محور و سکولار غرب است. بنابراین شهید مطهری(ره)، اندیشه‌ها و دغدغه‌های زمان خودش را به نوعی از یک سو، پاسخگویی به شبهات و انحرافاتی که صورت گرفته بود، قرار داد و از سوی دیگر درصدد دوری‌گزیدن از رویکردهای تحجر‌گرایانه‌ای که از زمان، عقب هستند و قادر به فهم نیازهای زمان و عمیق اسلام نیستند.
اگر رویکرد مسئولیت‌محوری را که شهید مطهری(ره) برای جامعه در کتاب جامعه و تاریخ مطرح ‌کرده است، علاوه بر مسئولیت آحاد و افراد جامعه، هویت جمعی را نیز مطرح کرده است و این نشان می‌دهد که یک نوع رویکرد اجتماعی وجود دارد.
شهید مطهری با فلسفه کلان اجتماعی خودش، بحث دخالت دین را مطرح می‌کند و وقتی به کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» شهید مطهری(ره) مراجعه می‌شود، شهید مطهری(ره) دغدغه‌ای نسبت به پاسخ این مسئله داشت که چگونه اسلام می‌تواند، مقتضیات اجتماعی هر زمان را تامین کند و نیز شهید مطهری(ره) در مقابل افرادی از اندیشمندان و مصلحان اسلامی که به نوعی، دلدادگی به غرب نیز دارند، مانند محمد اقبال یا غرب‌گرایانی که اسلام را به شیوه مارکسیستی یا لیبرالیستی مطرح می‌کنند، اعلام موضع می‌کند.

---------------------------------------------------------------------------------------
از نگاه شهید مطهری نظام اسلامی، نظامی است که فقیه در رأس آن باشد
---------------------------------------------------------------------------------------

*شأنیت دخالت ولیّ‌فقیه در حکومت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری(ره) چیست؟

ـ حجت‌الاسلام لک‌زایی: عمل و رفتار سیاسی از یک طرف و افکار سیاسی شهید مطهری(ره) از طرفی باید یکدیگر را تکمیل کنند و نباید در تحلیل اندیشه شهید مطهری(ره) مسیری طی شود که به تضاد برسد. بنابراین شهید مطهری(ره) از سوی امام خمینی(ره)، به عنوان عضو شورای انقلاب تعیین شده بود و او درخواست امام خمینی(ره) را پذیرفت.
شهید مطهری(ره) برای دیدن امام خمینی(ره) به فرانسه رفت و از ایشان کسب تکلیف کرد و زمانی که امام خمینی(ره) به ایران بازگشتند، شهید مطهری(ره) ستاد استقبال از امام‌خمینی(ره) را تشکیل داد و سپس در خدمت امام خمینی(ره) بود و با وارد شدنش به حوزه‌های مختلف به فعالیت پرداخت و با واردشدن به فضاهای انقلابی بود که به شهادت رسیدند.
بنابراین استاد مطهری(ره) در کنار نقش تئوریکی خود، اقدامات عملی نیز داشت اما با یک فضای عملی باید دید که شهید مطهری(ره) در اندیشه سیاسی خودشان چه مواردی منظورشان بود. آن چیزی که از این مطلب فهمیده می‌شود این است که امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب و ولیّ فقیه جامع‌الشرایط خودشان را در سطح یک رئیس‌جمهور تنزل می‌دهند و پایین می‌آورند و شأن امامت و نیابت از امام در فقه و فلسفه و کلام سیاسی شیعه، یک شأن اجرایی در این حد و مقام نیست و در حقیقت شأن و جایگاه اصلی رهبر این است که امت را هدایت کند تا به قرب الهی نیز نائل آیند و در واقع فلسفه دولت در مکتب اهل بیت(ع)، فراهم‌کردن زمینه‌های قرب به خدا است و خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» یعنی «و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند»، و همچنین خداوند در جای دیگری از قرآن کریم می‌فرماید: انبیاء برای انسان‌سازی مردم آمده و مبعوث شدند.
بنابراین وظیفه رهبر الهی این است که به گونه‌ای امور را پیش ببرد و سازماندهی بکند که امور کشور توسط خود مردم انجام و مدیریت شود. بنابر تعریف استاد مطهری(ره) در کتاب «مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی»، رهبر وظیفه دارد تا انسان را در سه ساحت پشتیبانی کند، البته با توجه به ساحت‌های وجودی انسان، ابتدا ساحت عقلی مد نظر است؛ یعنی رهبر باید اعتقادات را آن گونه که تحت نظر تعالیم اسلامی است ارائه کند و در نتیجه اعتقادات و باورها، بنیاد یک جامعه نیز می‌شود.
ساحت دوم مربوط به حوزه گرایش‌ها می‌شود و عملکرد رهبری در این حوزه این گونه است که فضائل و رذایل را در یک مجموعه منظم ارائه می‌کند و این مربوط به ساحت قلب می‌شود که از آن به عنوان اخلاق نیز یاد می‌شود. جامعه اسلامی، جامعه‌ای است که به لحاظ اخلاقیت و گرایش‌ها، فضیلت محور باشد. سطح سوم مربوط به ظواهر، حواس و رفتارها است و در این سطح، عمده آن چیزی که مورد توجه دین اسلام قرار گرفته است و رهبر وظیفه تبیین‌کردن آن را به عهده دارد، مربوط به حوزه فقه است و در واقع فقه به رفتارها نظم می‌بخشد. بنابر این اگر برای هر کدام از این سه سطح، اصطلاحی بخواهد آورده شود، سطح اول، سطح عقلانیت، سطح دوم، سطح فضیلت و سطح سوم سطح شریعت نامیده می‌شود.
تبیین‌هایی که استاد مطهری(ره) درباره جمهوری اسلامی در صدا و سیما دارد این است که می‌فرماید جمهوریت قالب و اسلامیت محتوی است و در واقع استاد مطهری(ره) با ظرافتش، مردم سالاری دینی را از دیگر نظام‌ها جدا می‌کند و همچنین نظام‌های سیاسی را با روش استاد مطهری(ره) در سه گروه می‌توان آن را طبقه‌بندی کرد: دسته اول نظام‌هایی است که نه با خدا و نه با مردم کار دارند، مانند حکومت‌های دیکتاتوری و استبدادی، دسته دوم حکومت‌هایی هستند که صرفاً متکی به مردم هستند و کاری به خدا و دین و پیغمبر ندارند و به آنها مردم‌سالار یا دموکراتیک گفته می‌شود، دسته و الگوی سوم دسته‌ای است که با مردم و دین و خدا و پیغمبر کار دارد، اما جایگاهشان متفاوت است یعنی دین تعیین کننده محتوی، رهبری، ایدئولگ است و ایدئولگ کسی است که زمام امور جامعه را بر عهده دارد و سیاست‌های کلی را تعیین می‌کند و بر حرکت کلی جامعه اشراف دارد اما از طرفی در یک بخش، شکل و ساختار وجود دارد و این براساس خواست و نظر و بیعت مردم تعیین می‌شود.
از دیدگاه استاد مطهری(ره) در ساختار حکومت اسلامی یک عنصر غیرقابل تغییر است و آن عنصر رهبری است؛ یعنی نظام اسلامی، نظامی است که رهبر در رأس آن باشد. در زمان پیغمبر(ص) رهبری جامعه بر عهده خودشان است و در زمان امام معصوم(ع) نیز خود امام معصوم(ع) رهبری را بر عهده دارند، اما در عصر غیبت، رهبر، فقیه جامع‌الشرایط است، اما بقیه عناصر و ساختارها به صورت اقتضایی است؛ یعنی باید متناسب با دستاوردهای بشری نگاه کرد که بهترین ساختار و نیازها چه چیزی است؟ به عنوان نمونه نگاه می‌شود که سیستم استانداری باشد یا ایالتی و فدرال و همچنین منصب، نخست‌وزیری باشد یا نباشد که بخواهیم آن را حذف کنیم، یعنی همه اینها اقتضایی است و بر اسا تجارب بشری و مقتضیات زمان و مکان در این بخش‌ها تصمیم گرفته می‌شود؛ عنصر رهبری، عنصری غیرقابل تغییر و ثابت است.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
عده‌ای به دنبال تحریف اندیشه‌ سیاسی شهید مطهری هستند و وی را مخالف ولایت مطلقه تعریف می‌کنند
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

* از نگاه شهید مطهری آیا ولایت فقیه انتصابی است یا انتخابی؟

ـ حجت‌الاسلام بهروزلک: آن چیزی که در سال‌های 56 و 57 مطرح بوده این است که مردم، انقلاب کردند و عملا رهبری دینی را پذیرفتند و ممکن است که برخی از افراد این اشکال را بکنند که چرا در مبارزه مسلحانه، از اسلام‌گرایان سرمایه‌گذاری بیشتری کرده‌ایم و اما آن چیزی که مهم شمرده می‌شود این است که مردم به اقبال خودشان، رهبری دینی را پذیرفتند و از میان تمام کاندیده‌ها و گزینه‌های مختلف، امام خمینی(ره) به عنوان یک شاخص رهبری مورد اعتبار عمومی قرار گرفتند؛ یعنی آن چیزی که در متن قانون اساسی 58 مطرح شده است، اقبال عمومی مردم است و این اقبال عمومی نشانگر این است که میان رهبری و امت یک نوع هماهنگی و ارتباط بسیار وثیقی وجود دارد و این، اصلی است که تا به حال، رهبر معظم انقلاب به عنوان محبوب‌ترین شخص در نظارت جمهوری اسلامی ایران است و هیچ تقابلی میان امام خمینی(ره)، ولایت فقیه و مردم رهبری نیست و زمانی تقابل به وجود می‌آید که یک نوع دوگانگی میان استبداد و دموکراسی با نگاه غربی ایجاد بشود و غربی‌ها به خاطر نگرش انسان‌محورانه و سکولاریستی خودشان، ماهیت این حکومت اسلامی را که یک رابطه عاطفی و عقلانی و حتی عاشقانه بین امت و امامت وجود دارد را نمی‌توانند خوب تصور و درک کنند و قائلند که دموکراسی غربی است یا لیبرالیسمی و اگر این نباشد، حتما استبدادی است در حالی که این طور نیست.
زمانی، فردی به امام خمینی(ره) اشکالی کرده بود و گفته بود که امام خمینی(ره) درباره مطلبی، تناقض‌آمیز سخن گفته است، اما اشکال از اینجا است که فکر می‌کنند جمهویت فقط به شکل لیبرال دموکراتیک است، در حالی که این طور نیست و شهید مطهری(ره) در جاهای مختلف، مسئله حاکمیت الهی را نیز مطرح کرده است.
شهید مطهری(ره) یک پایگاهی را ‌پذیرفت که در اسلام، خداوند و اهل بیت(ع) به دلیل اینکه عصمت و اعلمیت دارند و این حق را از جانب خداوند دارند که به عنوان راهنما و امام نصب شوند و عده‌ای سعی کرده‌اند که تفسیر خاصی از شهید مطهری(ره) ارائه بدهند، اما عمل منصفانه‌ این است که هر دو بخش از فرمایشات شهید مطهری(ره) نیز در کنار هم قرار گرفته بشود و همچنین زمانی که مقام معظم رهبری نیز مکتب سیاسی امام خمینی(ره) را توضیح دادند، پنج محور را مدنظر قرار ‌دادند، اولین نقش و تأثیرگذاری کلیدی، مردم هستند و بحث اینجاست که آیا مردم در مشروعیت دخالت می‌کنند یا در اجرا؟ و قرآن کریم تصریح کرده است که امر مسلمانانی که تسلیم خدا و پیغمبر(ص) شده‌اند، پذیرفته شده است؟
شهید مطهری(ره) در عبارتی تحمیل را نفی می‌کند و می‌گوید: نباید ایده‌ها به مردم تحمیل شود و این باید در حقیقت براساس رضایت مردم باشد.
نتیجه سخن این است که شهید مطهری(ره) الگویی از نظام سیاسی طراحی می‌کند و در مصداق و اجرا شهید مطهری(ره) قائل است که مردم در انتخابات، حضوری جدی داشته باشند و این همان انتخاب رهبر به وسیله مردم است.
شهید مطهری(ره) بخش سومی را در دو بخش دموکراسی و استبداد ایجاد می‌کند و آن حکومت جمهوری اسلامی است و در این حکومت، حاکمان توسط خداوند مستقیما یا غیر مستقیم مشخص می‌شود و مردم نیز در این فضا حاکمان را همراهی می‌کنند و نقش مردم در مدیریت و اجرائیات بارزتر و شاخص‌تر خواهد بود.

-----------------------------------------------------------------------
شهید مطهری مشروعیت ولی‌فقیه را از ناحیه خداوند می‌داند
-----------------------------------------------------------------------

* آیا مردم به عنوان جزءالعلة در اندیشه شهید مطهری(ره) که مشروعیت می‌دهد نه مقبولیت، می‌‌توانند دخالت داشته باشند؟
ـ حجت‌الاسلام لک‌زایی: در مجموعه فرمایش‌های استاد مطهری(ره) برای حکومت اسلامی سه رکن را می‌‌توان نام برد: رکن اول استحقاق، لیاقت و صلاحیت است، رکن دوم مشروعیت است و مصداق آن در قرآن آمده و بعد از اینکه خدا حضرت ابراهیم(ع) را مورد امتحانات مختلفی قرار داد و حضرت ابراهیم(ع) سربلند از آن بیرون آمد، خداوند به او گفت: الان به مقصد امامت رسیده‌ای، سپس حضرت ابراهیم(ع) از خداوند سؤال می‌کند که آیا ذرّیه من نیز شامل این منصب می‌شوند یا نه؟ سپس خداوند ‌فرمود: «لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» یعنی عهد من یعنی امامت به ستمکاران نمی‌رسد.
بعثت در چهل سالگی پیامبر(ص) اتفاق افتاد اما حکومت در 53 سالگی پیامبر(ص) تشکیل شد، یعنی در سیزده سالی که پیامبر(ص) در مکه بودند حکومتی تشکیل نشد و در حقیقت مشکل همان رکن سوم یعنی قدرت است. یعنی رهبر دینی برای تشکیل دادن حکومت باید قدرت تشکیل حکومت را داشته باشد و این قدرت همان عنصر مردمی است. بنابراین علامت قدرت همان اقبال عمومی مردم است و بدون بسط ید و قدرت نمی‌توان کاری کرد.
مشروعیت از ناحیه خداوند متعال تولید می‌شود و خداوند گفته است، تکلیف موقعی متوجه انسان می‌شود که قدرت داشته باشد یعنی اگر مردم از پیغمبر(ص) اقبال نکنند، حکومتی تشکیل نمی‌شود.

---------------------------------------------------------------------------------------
مقام معظم رهبری قائلند که اصول‌گرایی بدون اصلاح‌طلبی «دگم‌اندیشی» است
---------------------------------------------------------------------------------------

* علت اینکه «ولایت مطلقه فقیه» مترقی‌ترین مدل حکمرانی است، چیست؟

ـ حجت‌الاسلام بهروزلک: انسان‌ها به لحاظ کلیت خودشان، یک سری نیازها و ویژگی‌هایی دارند که باید تبیین بشود، و این نیازها باید مدنظر قرار گرفته شود، بحث اینجاست که چه کسی باید این نیازها را تشخیص بدهد؟ و نگرش اسلامی مبتنی بر این اصل است که خداوند به عنوان خالق انسان‌ها تشخیص کاملی در دین خودش نسبت به تأمین نیازها ارائه کرده است و در واقع اگر ایدئولوژی نظام امامت و مباحث کلامی شهید مطهری(ره) را مدنظر قرار داده شود، می‌‌توان استخراج کرد که خداوند بهتر می‌‌تواند نیازهای انسان را تأمین بکند.
در حکومت استبدادی، حاکمی که در رأس کار است، تشخیص شایسته‌ای را اصلا ندارد؛ یعنی آن حاکم یا بر اساس نظامی مورثی به حکومت رسیده است و یا با قدرت خودش؛ و در طول تاریخ دیده شده است که مستبدان، خواسته‌ها و هواهای نفسانی خودشان را بر دیگران تحمیل می‌کردند و غالبا نیز با مصالح امت در تعارض و تضاد قرار می‌گرفت.
مقام معظم رهبری قائلند که اصول‌گرایی بدون اصلاح‌طلب دگم‌اندیشی است و اصلاح‌طلبی بدون اصول نیز باعث هرج و مرج خواهد شد.
بنابراین مترقی بودن نظام جمهوری اسلامی از این اصل نشأت می‌گیرد که دارای اصول است و نیز دارای تأمین نگرش‌های مردم است و ترکیب این دو همان اصل، نظام مقدس جمهوری اسلامی است و یقینا در نظام عالی اسلامی که نظامی مهدوی(عج) نیز است مردم با اراده خودشان سراغ امام زمان(ع) خواهند رفت و درک می‌کنند که بهترین راه این است که از امام معصوم(ع) تبعیت شود و به گفته امام خمینی(ره) در دموکراسی‌های غربی ظاهر قضیه مردم هستند اما در پشت صحنه مافیای قدرت هستند که حتی با تبلیغات کاذب نیز، جوهای کاذب را ایجاد می‌کنند.



کلمات کلیدی :
بیست و سومین سال
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:53 صبح
آغازبیست و سومین سال رهبرى حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‏ اى (ادام الله ظله العالى)

خبرگزاری فارس: تحلیل‏هاى دشمنان بر این بود که پایان عمر امام خمینى، پایان کار انقلاب اسلامى را نیز رقم خواهد زد. آسوشیتدپرس بلافاصله پس از رحلت امام خمینى اعلام کرد: "با رفتن (امام) خمینى، انقلاب اسلامى به پایان رسید. " اما دیری نپایید که دشمن فهمید خامنه ای، خمینی دیگری است.


یکى از دغدغه‏هاى رهبران هر انقلابى، عصر پس از بنیانگذار آن است. دشمنان هر انقلاب براى نابودى آن، معمولاً دوران گذار از معمار اصلى انقلاب را نشانه مى‏روند. رحلت امام خمینى(ره) بنیانگذار نظام جمهورى اسلامى در چهاردهم خرداد سال 68 در شرایطى بسیار حساس اتفاق افتاد. تحلیل‏هاى دشمنان بر این بود که پایان عمر امام خمینى، پایان کار انقلاب اسلامى را نیز رقم خواهد زد. آسوشیتدپرس بلافاصله پس از رحلت امام خمینى اعلام کرد: "با رفتن (امام) خمینى، انقلاب اسلامى به پایان رسید. "
اما تدبیر دوراندیشانه امام خمینى(ره) براى احیاى نظریه ولایت فقیه و تثبیت آن در قانون اساسى جمهورى‏اسلامى، بر فرضیات دشمنان خط بطلان کشید. ساعاتى پس از رحلت امام خمینى، على‏رغم فقدان جانسوز این رهبر فرزانه، مجلس خبرگان در حرکتى مدبرانه و به هنگام، آیت الله خامنه‏اى را به عنوان رهبر جدید جمهورى اسلامى معرفى کرد. حضور میلیونى مردم ایران در مراسم تشییع پیکر مطهر امام خمینى(ره) و حمایت بى دریغ آنها از انتخاب مقام معظم رهبرى، با طرح شعارهایى مانند: "اطاعت از خامنه‏اى، اطاعت از امام است "، مهر تائیدى بر انتخاب بجا و شایسته مجلس خبرگان رهبرى بود.
در نظام جمهورى اسلامى، نقش رهبرى، کلیدى و بنیادین است. او فردى آگاه به دین، زمان شناس، قاطع و با تقوا است که سیاستهاى کلان نظام را براساس رهنمودهاى اسلام تعیین مى‏کند. به تعبیر حضرت آیت الله خامنه‏اى: "رهبرى یعنى آن نقطه‏اى که مشکلات لاینحل دولت به دست او حل مى‏شود. او حقیقت را براى مردم روشن و توطئه‏هاى دشمن را بر ملا مى‏کند، به مردم امید مى‏دهد و از تمامیت انقلاب در مقابل توطئه‏گران دفاع مى‏کند. "
آیت الله خامنه‏اى در حوزه‏هاى علمیه و دوران سخت مبارزه، به بالندگى رسید و به عنوان نویسنده‏اى متبحر و خطیبى توانا و مجاهدى نستوه از آن پایگاه برخاست و از آغاز نهضت اسلامى، یار و پیرو راستین امام خمینى بود و در رشته‏هاى مختلف علمى به ویژه اسلام شناسى، فقه و تاریخ اسلام صاحب‏نظر شد. چنانکه امام راحل درباره ایشان فرمود: "جنابعالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى مى‏شناسم که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت فقیه جداً جانبدارى مى‏کنید. در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید روشنى مى‏دهید ".
یک بررسى کوتاه از مدیریت مقام معظم رهبرى، نشان مى‏دهد که در طول بیست و سه سال گذشته، سکاندار کشتى انقلاب اسلامى، على‏رغم توفانهاى تند سیاسى در منطقه و جهان، انقلاب را به سلامت به ساحل نجات رهنمون کرده است. اکنون هوشیارى، توانمندى و درایت رهبر معظم انقلاب در استمرار راه امام خمینى و ارتقاى جایگاه جمهورى اسلامى ایران در جهان بر کسى پوشیده نیست و دشمنان نظام از این همه درایت و هوشمندى، انگشت حیرت به دهان گرفته‏اند.

ارزیابى هنر مدیریتى رهبر معظم انقلاب در طول سال‏هاى گذشته که انقلاب اسلامى را به سلامت از دل توفان‏ها عبور داد، اگر چه در ده‏ها کتاب هم نمى‏گنجد اما در عین حال موضوع مهمى است که نمى‏توان از کنار آن به سادگى گذشت. آنهایى که از نزدیک دستى بر تاریخ دارند، از یک بیمارى شایع به نام حجاب معاصرت در میان راویان و تحلیل‏گران تاریخ سخن مى‏گویند. چه بسیار تاریخ‏دانان و تاریخ‏نویسانى که درپرده و حجاب معاصرت، از ضبط و تحلیل مهم‏ترین وقایع تاریخى هم‏عصر خود غفلت ورزیده‏اند اما رنج‏ها و مشقت‏هاى طاقت‏فرسایى را براى ضبط و روایت برهه‏هایى دور از یک دوره تاریخى متحمل شده‏اند که از ارزش و اعتبار چندانى برخوردار نبوده است. این بیمارى، در عصر حاضر به تجربه در آمده و نه تنها گریبان اهل تاریخ، که اهل سیاست، فرهنگ، هنر، دانشگاهها، حوزه‏هاى علمیه، عالمان دینى، رجال مذهبى و اصحاب رسانه را نیز در برگرفته است.
این روزها در حالى بیست و سومین سال انتخاب حضرت آیت الله خامنه‏اى را به عنوان رهبر و سکاندار نظام اسلامى فرا روى داریم که در کمتر برگه تقویم و یا رسانه و مطبوعه‏اى، از این انتخاب هوشمندانه و سرنوشت‏ساز نام و یادى به میان مى‏آید.
شاید از آن روست که اهل شعر و ادب و غزل مى‏گویند هر چه ذوق هنرى است در توصیف و استعاره و کنایه و تشبیهى است که از هلال و بدر و محاق و مهتاب و گیسوى شب و کمان ابروست و کمتر سخن از خورشید و آفتابى به میان رفته که جهان در پرتو نور آن تجلى یافته است.
به جهت تقریب به ذهن و نه مشابهت، علماى فلسفه و عرفان، تعبیرى در توصیف واجب الوجود دارند که مى‏گویند "هو مستور لشده ظهوره و هو مخفى لشده وجوده " یعنى ظهور و وجود بارى‏تعالى آن قدر آشکار و محسوس است که از شدت ظهور، از دیدگان مخفى مانده است. به راستى چرا در این سال‏ها که از ریز و درشت حوادث گفته‏ایم، از تهدیدات بنیان برافکن سخن رانده‏ایم و فراز و نشیب‏هاى انقلاب را به روایت و تحلیل نشسته‏ایم و بر عبور از این توفان‏ها و تلاطم‏ها بالیده و افتخار کرده‏ایم، کمتر از تدبیر و هوشیارى و رهبرى داهیانه سکاندار نظام اسلامى در دهه دوم و سوم انقلاب سخن به میان آورده‏ایم، تهدیداتى که اگر تنوع و حجم آن بیشتر از دهه اول انقلاب نباشد، لااقل همسان و همسنگ آن است، اگر چه معتقدیم از رهبرى امام راحل و معمار این انقلاب الهى نیز به مشتى از خروار بسنده کرده‏ایم.

خورشید در آینه خورشید
امام، بخشى از این بار مسؤولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید و با تعابیرى بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود: یکى از بازوهاى پرتوان جمهورى اسلامى... برادرى آشنا به مسایل فقهى و متعهد به آن... از جمله افراد نادرى که چون خورشید روشنى مى‏بخشد.... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست... کسى که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین طنین‏انداز است... سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى در محراب، خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنماى دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء على الکفار و رحماء بینهم... من آقاى خامنه‏اى را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادى که لازمه ولایت فقیه مى‏باشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبرى‏اند، با بودن آقاى خامنه‏اى شما خلاء رهبرى ندارید و... و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانى خود در میان مردمى که دست بیعت به سوى ایشان دراز کرده بودند، فرمود: ما با خدا پیمان بسته‏ایم راه امام خمینى را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ‏یک از آرمان‏هایى که به وسیله امام ترسیم شده، چشم‏پوشى نخواهیم کرد.
آرمان‏هایى چون پیگیرى سیاست نه شرقى و نه غربى، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگى دنیاى اسلام، وفادارى به اصل ولایت فقیه، استقلال و خودکفایى کشور، حرکت به سمت استعدادهاى جوشان داخلى و ساختن جوانان و اصلى شمردن مسأله فلسطین.

عوامل مؤثر در سرعت عمل خبرگان‏
سرعت عمل مجلس خبرگان رهبرى در دوره اول در انتصاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى به مقام منیع ولایت و زعامت و رهبرى انقلاب اسلامى یک حادثه فوق‏العاده مهم تاریخى بود. این اقدام که هر چه زمان از آن مى‏گذرد بر ارزش‏هاى آن افزوده مى‏گردد، حقیقتى را به اثبات رساند که امروز در محضر قضاوت تاریخ واقع گردیده و امروز که در آستانه بیست و سومین سال آن قرار گرفته‏ایم، نمى‏توانیم آن را در ظرفیت این مختصر بگنجانیم.
در واقع سه عامل مهم منجر به سرعت عمل مجلس خبرگان در انتخاب رهبر در یک شرایط حساس براى اقدام به یک انتخاب صحیح شد که این سه عامل هرگز جدا از هم نبوده‏اند، بلکه مانند یک مثلث، سه ضلعى یکپارچه‏اى را تشکیل داده‏اند که کاملاً مکمل یکدیگرند که به اختصار به هر یک از این عوامل دخیل ذیلاً اشاره مى‏گردد.
اولین اصل که در این موضوع دخالت داشت، وجود نفوذ معنوى امام راحل بود. همه رجال سیاسى، مذهبى و نخبگان جامعه اعم از علما و فضلا و اهل تقوا بلاشک تحت تأثیر عظمت و قدرت نفوذ معنوى او قرار داشتند، او بر دل‏ها حاکم بود، او دستاورد سال‏ها مبارزه بود، همه از دل و جان با او هم‏پیمان شدند تا رهنمودها و فرامین او را عملیاتى کنند که فرموده بود: "من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. "
پیام‏هاى این‏چنینى در روح اعضاى خبرگان رهبرى دمیده شده بود و به عزم و اراده و تحرک آنها قدرت بخشیده و سبب شده بود به تعهدات انقلابى، اسلامى، دینى خود به خوبى عمل کنند. از طرفى باید مردم را در غم و اندوه از دست دادن امام و مقتداى‏شان تسلاى خاطر مى‏دادند تا راه، هدف و مقصد او را فراموش نکنند، چرا که فرموده بود: "باید آماده و مهیا باشیم، روزهاى حساس و تعیین‏کننده‏اى در پیش رو داریم و انقلاب اسلامى هنوز سال‏ها و ماه‏هاى تعیین‏کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‏ها حاضر و آماده باشند... " همین روح و اراده معنوى که بر مجلس خبرگان حاکم بود، برگرفته از معنویت و برکات وجودى امام راحل بود که در تصمیم خبرگان مردم در انتصاب بهترین جانشین مؤثر واقع گردید.
دومین اصل مؤثر در این تصمیم، اعضاى مجلس خبرگان بودند؛ کسانى که از متن جامعه و توسط مردم براى چنین امرى گزینش شده بودند تا از ادامه راه ترسیم‏شده امام، تخطى صورت نپذیرد. اعضاى مجلس خبرگان با خداى خویش و ملت و امام امت پیمان بسته بودند کسى را جایگزین امام خمینى(ره) کنند که همانند او باشد و در عمل از سلامت نفس، صلابت، شجاعت، رحمت، رأفت، درایت، سیاست، دقت و بصیرت خمینى‏گونه برخوردار باشد.
مجلس خبرگان که در یک دوره شش ساله در دوران امام راحل آزمون‏ها و خطاها را تجربه کرده بود، رهنمودهاى هشداردهنده سال 62 را آویزه گوش خود کرده بودند، پس باید کسى انتخاب مى‏شد که "بازوى توانمند جمهورى اسلامى "، "آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن " و "حامى مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه " باشد. یعنى کسى را که امام درباره‏اش فرموده بود: "در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید روشنى مى‏دهید. " لذا خبرگان به مباحث جلسه صبح خبرگان که بحث شورایى بودن رهبرى مطرح شده بود، تمایل نشان نداد، اما همین که سخن از فرد پیش آمد، یکى از نمایندگان از رئیس و نایب رئیس سؤال کرد که "چرا نظر امام را نقل نمى‏کنید؟ " با این جمله، چشم‏ها به نایب رئیس مجلس (هاشمى رفسنجانى) دوخته مى‏شود و همه از او مى‏خواهند که نظر امام راحل را بیان کند. او از راز سر به مهرى پرده برداشت و چنین گفت: "در چند مورد حضرت امام در جلسات خصوصى "آقاى خامنه‏اى " را به عنوان رهبر آینده کشور معرفى نمودند. " با ذکر این جمله صلوات مجتهدان عالى‏رتبه، صحن مجلس خبرگان را به لرزه در مى‏آورد و آیت الله العظمى خامنه‏اى به پشت تریبون مى‏روند و از نمایندگان مى‏خواهند که شخص دیگرى را به رهبرى برگزینند. ولى نمایندگان با صلوات پى‏درپى رهبرى ایشان را مورد تأیید قرار مى‏دهند.
سومین ضلع این مثلث یکپارچه، شخص حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى بود که از ویژگى‏ها و خصوصیات ممتازى برخوردار بود، به دلیل این‏که، معظم‏له سال‏ها درس‏آموخته امام و در سال‏هاى مبارزه بسیار خوش‏نام بود و پس از پیروزى انقلاب نیز حکم مسؤولیت‏هاى متعددى چون؛ نماینده امام در شوراى انقلاب، نماینده امام در ارتش و سپس شوراى عالى دفاع، امام جمعه تهران، نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبرى، رئیس شوراى انقلاب فرهنگى و هشت سال ریاست جمهورى را عهده‏دار بود و طبق قانون اساسى پس از امام، دومین شخصیت انقلاب و نظام شناخته مى‏شد. بالاتر از آن، شخصیت او داراى ابعاد فرهنگى، علمى، فقهى، سیاسى، هنرى، عبادى، اقتصادى، اجتماعى، اعتقادى، قرآنى و معنوى بود و البته شخصیت معنوى ایشان بر موارد دیگر غلبه داشت.

چالش‏هاى پس از رهبرى‏
جابه‏جایى‏ها در حوزه قدرت، همواره با مشکلات عدیده‏اى در نظام‏هاى سیاسى رایج همراه بوده است، اما با ژرف‏نگرى‏هاى امام امت(ره) و درایت و اقتدار رهبر معظم انقلاب و حضور میلیونى مردم در مراسم تشییع بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، این انتقال قدرت در نظام اسلامى با کم‏ترین هزینه انجام شد.


مدیریت بحران‏
حضرت آیت الله خامنه‏اى در حالى توسط خبرگان این ملت براى رهبرى نظام اسلامى برگزیده شد، که کشور آبستن حوادث و مشکلات بسیار بود.
رحلت امام یک شوک سهمگین به دولت و ملت ایران وارد ساخته بود و دشمنان و بدخواهان نظام، چنگ و دندان‏ها سائیده و نشان مى‏دادند. تأسیسات زیربنایى کشور همچون آب، برق، گاز، مخابرات، راهها، فرودگاهها، خطوط راه آهن، پالایشگاهها و صنایع مادر، در دوران جنگ تحمیلى خسارات فراوان دیده بودند، ذخایر ارزى کشور به پائین‏ترین میزان خود رسیده بود و تأمین نیازهاى اساسى و اولیه مردم، تبدیل به یک دغدغه جدى شده بود.
تنظیم سیاست‏ها و اولویت‏هاى بازسازى کشور با عنوان برنامه اول توسعه اقتصادى کشور از چالش‏هاى نفس‏گیرى بود که در اولین سال رهبرى ایشان اتفاق افتاد.
یکى از مهم‏ترین ویژگى‏هاى مقام معظم رهبرى به اعتراف دوست و دشمن، مدیریت عالى و خلاقانه ایشان در شرایط حساس و بحرانى است. اداره یک جامعه در شرایط عادى، شاید کار دشوارى نباشد خصوصاً براى مدیران و رهبرانى که از تجربه لازم براى اداره جامعه برخوردار باشند، اما توانمندى یک مدیر و یک سکاندار کشتى در شرایطى ظاهر شود که در لحظات بحرانى و در میان توفان حوادث، کیان نظام را به سلامت به ساحل مقصود برساند.
جنگ اول خلیج فارس و حمله صدام به کویت، یکى از این عقبه‏هاى سخت و سرنوشت ساز بود که با تدبیر و هوشمندى رهبر معظم انقلاب، از آن به سلامت عبور کردیم. در جریان تجاوز صدام به کویت و ورود نیروهاى غربى به خلیج فارس و آغاز درگیرى‏ها، گروههایى که خود را اهل تحلیل و صاحب فهم و درک عمیق مى‏دانستند، با مشاهده شلیک چند موشک اسکاد به اسرائیل، از صدام به عنوان خالدبن ولید دوران یاد کردند و خواستار گشایش جبهه‏اى نظامى به نفع صدام در منطقه شدند اما با هوشیارى و تدبیر رهبرى که جنگ صدام و آمریکا را جنگ باطل با باطل نامیدند، انقلاب از دام درگیرى با دنیاى غرب آن هم در جبهه حمایت از صدام (!) به سلامت عبور کرد تا هوشمندى و درایت ایشان به رخ مدعیان کشیده شود.

عبور از دوران فتنه‏
دوران به قدرت رسیدن طیفى از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به توسعه سیاسى را باید جزو تلخ‏ترین و سخت‏ترین دوران حیات انقلاب اسلامى به شمار آورد. دورانى که شاهد بروز و ظهور فتنه‏هایى چون قتل‏هاى زنجیره‏اى، شبه کودتاى 18 تیر، یکه‏تازى مطبوعات زنجیره‏اى و فضاى به شدت ملتهب سیاسى کشور بودیم.
شکل‏گیرى مطبوعات زنجیره‏اى که در جهت اجراى پروژه‏هایى چون نافرمانى مدنى، استحاله از درون، دیپلماسى مسیر، براندازى خاموش، پروژه خندق، تعادل ویرانگر، مقاومت مدنى، مشروعیت دوگانه، فشار از پائین و چانه زنى در بالا، عبور از خاتمى و... تدارک دیده شده بود، با شجاعت و میدان‏دارى رهبرى به تسخیر نیروهاى نظام درآمدند تا یکى از مستحکم‏ترین و مؤثرترین پایگاههاى دشمن که عبدالله بن ابى‏ها در آن موضع گرفته و فروپاشى نظام اسلامى را نشانه گرفته بودند، دچار اضمحلال و فروپاشى گردد. برخورد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب با پروژه‏هایى چون فشار از پایین و چانه زنى در بالا و یا پروژه فروپاشى از درون، گواهى دیگر بر برخورد امام‏گونه ایشان با مخاطرات پیش روى انقلاب است. معظم له در پاسخ به مدعیان پروژه فشار با صراحت اعلام کردند: اگر فشار بیاورید، حادثه کربلا تکرار خواهد شد نه صلح امام حسن(ع)؛ و در پاسخ به سردمداران پروژه فشار و استحاله از درون فرمودند: اصلاحات در ذات و هویت انقلاب است در حالى که برخى به دنبال نقش‏آفرینى هم‏زمان یلتسینى و گورباچفى هستند. اینها اشتباه اولشان این است که آقاى خاتمى، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمى جمهورى اسلامى، نظام دیکتاتورى پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایران یک‏پارچه، شوروى متشکل از سرزمین‏هاى به هم سنجاق‏شده، نیست و اشتباه پنجم‏شان هم این است که نقش بى‏بدیل رهبرى در ایران شوخى نیست.

نمى از یم‏
صیانت از آراى مردم و حفاظت از حقوق و آزادى‏هاى مشروع آنان در برابر خودمحورى‏ها و خودکامى‏هاى گروههاى سیاسى و دفاع از اقلیت در برابر سلطه‏گرى اکثریت، از دیگر هنرهاى بى‏بدیل رهبرى است که مانع تمرکز قدرت در یک شخص یا نهاد یا جریان خاص سیاسى شده است، حادثه‏اى که بنیان آن در برهه‏هایى از تاریخ انقلاب توسط حزب کارگزاران و سپس حزب مشارکت پیچیده شد، اما با انگشت اشاره رهبرى در هم پیچید.
ارائه تعاریف جدیدى از دموکراسى، مردمسالارى، حقوق بشر، جامعه مدنى و...، که در سایه هوشمندى رهبر معظم انقلاب به دست آمده است، هجمه نظرى و ایدئولوژیک شیفتگان نظام لیبرال دموکراسى را به یک فرصت تازه براى نظام اسلامى تبدیل کرد تا از بطن آن مفاهیم بلندى چون مردمسالارى دینى، جامعه مدنى نبوى و اصولگرایى اصلاح‏طلبانه، در خدمت تحکیم مبانى انقلاب اسلامى خلق شود.
تسلط و احاطه بى‏نظیر معظم له بر امورى همچون مسایل نظامى، تهدیدات دشمنان، تهاجم فرهنگى، ناتوى فرهنگى، نیازهاى نسل جوان، مطالبات و نیازهاى دانشگاهها، بایسته‏هاى حوزه‏هاى علمیه، شناخت دغدغه‏هاى نیروهاى انقلاب و درک شایسته از بایسته‏هاى نظام اسلامى و... باعث گردیده تا حتى بدخواهان نظام نیز از این همه وسعت و جامعیت و احاطه ایشان بر امور، گاه ناخواسته لب به تمجید و تجلیل بگشایند.
هیچ فرد منصفى نمى‏تواند منکر این مهم شود که دستاوردهاى نظام در عرصه‏هایى چون پیشرفت‏هاى هسته‏اى، موشکى، سلول‏هاى بنیادى، تولید داروها و واکسن‏هاى مهارکننده بیمارى‏هایى چون ایدز و برخى سرطان‏ها، ترمیم ضایعات نخاعى، دستیابى به فناورى شبیه‏سازى، به راه افتادن نهضت تولید علم و جنبش نرم‏افزارى در حوزه و دانشگاه، دمیده‏شدن روحیه اعتماد به نفس در جوانان و جوان‏گرایى و... در گرو دغدغه‏ها و پیگیرى‏هاى مستمر ایشان صورت گرفته است. معظم له در جمع دانشجویان کشور به صراحت فرمودند: اگر بودجه‏بندى کشور در دست من بود، مهم‏ترین چیزى که من به عنوان اولویت اول به آن نگاه مى‏کردم، همین مسأله پژوهش بود. امروز دنیا به پژوهش به عنوان زیربناى پیشرفت و تعالى یک جامعه نگاه مى‏کند.
از زمان فروپاشى ساختار نظام بین‏الملل بواسطه سقوط و اضمحلال اتحاد جماهیر شوروى، منطقه خاورمیانه و رخدادهاى جهانى تحولات پرآشوبى را پشت سر گذاشت. در اکثر این تحولات، ایران، یکى از حلقه‏هاى کلیدى آن محسوب مى‏شد. عبور از گردونه‏هاى بسیار سخت تحولات، مرهون تدابیر بسیار هوشمندانه نظام جمهورى اسلامى ایران بود. در واقع بحران‏ها و رخدادهاى متوالى که در طى این سالها براى جمهورى اسلامى ایران رخ داد، فوق‏العاده قابل توجه و بسیار حساس بود.
اگر فضاى تصمیم‏گیرى را در سه دسته الف) سازمان‏یافته و برنامه‏ریزى شده، ب) استراتژیک، ج) بحرانى تقسیم‏بندى کنیم، جمهورى اسلامى همواره در فضاى بحرانى بسر مى‏برد. بنابراین تصمیم‏گیرى در چنین شرایطى بسیار حساس و نیازمند تصمیم‏گیران آگاه، هوشمند، مدبر و جامع‏نگر و شجاع مى‏باشد.
عبور موفقیت‏آمیز از این بحرانها و تبدیل کردن آنها به فرصت‏هاى مغتنم از شاخص‏هاى بارز دیپلماسى جمهورى اسلامى ایران بوده است. کنکاش در خصوص این مدیریت موفقیت‏آمیز نشان مى‏دهد که رهبر معظم انقلاب مهم‏ترین و بیشترین نقش را داشته است.

سبک هدایت و مدیریت تحولات‏
با نگاهى به ویژگى‏ها و مختصات واکنش‏هاى رهبر معظم انقلاب نسبت به رویدادها و تحولات منطقه‏اى و بین‏المللى، مى‏توان رمز موفقیت‏هاى جمهورى اسلامى ایران در حوزه خارجى و به ویژه عبور پیروزمندانه از بحرانها را دریافت. در اینجا به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1- واکنش واقع‏گرایانه‏
یکى از ویژگى‏هاى رهبر معظم انقلاب در واکنش به تحولات منطقه‏اى و جهانى، واقع‏گرایى معظم له است. نمونه‏ها و مصادیق مختلفى از تحولات در طى این دوران رخ داد که در واکنش به آن، مواضع مختلفى از سوى گروهها و شخصیت‏هاى سیاسى مطرح گردید. اکنون که فارغ از فضاى پیچیده زمانى آن تحولات شده‏ایم، آشکار شده است که در صورت عدم تدبیر هوشمندانه رهبر فرزانه و اتکا به مواضع برخى از شخصیت‏ها و گروههاى سیاسى، معلوم نبود که چه پیامدهاى منفى متوجه جمهورى اسلامى ایران مى‏گردید.

2- تشخیص به موقع رویدادها و روندهاى سیاسى‏
دومین ویژگى مهم در مدیریت رهبرى معظم انقلاب در حوزه سیاست خارجى است. گفته مى‏شود درک تهدید، نقش محورى در نوع واکنش و تصمیم دارد و در واقع درک تهدید، متغیرى میانجى بین حادثه یا رویداد و واکنش نسبت به آن به شمار مى‏آید.
هر قدر درک و تشخیص رویدادها و روندها واقعى‏تر و هوشمندانه‏تر باشد، واکنش‏هاى اتخاذشده درست‏تر و مثبت خواهد بود. رهنمودها و هشدارهاى به موقع رهبر معظم انقلاب نسبت به تهدیدات و روندهاى سیاسى، نقش حیاتى در عبور موفقیت‏آمیز از بحرانها داشته است. این موضوع در داخل و هم در خارج مصداق دارد. هشدار رهبرى در خصوص شبیخون فرهنگى، افشاى سناریوى یلتسینى کردن ایران (فروپاشى از درون)، افشاى سیاست‏هاى پنهان آمریکا در خاورمیانه، هشدار نسبت به سناریوى اختلاف‏افکنى بین اقوام و مذاهب ایرانى از یک سو و راه انداختن جنگ شیعى و سنى از سوى دیگر. بر حذر داشتن مسلمانان از طرح اسلام‏هراسى و اسلام‏ستیزى غرب و... نمونه‏هایى از درک سریع و به موقع تهدیدات و واکنش مناسب نسبت به آن بوده است.

3- هدایت دیپلماسى هوشمندانه‏
شاخص دیگرى از مدیریت رهبر معظم انقلاب، هدایت دیپلماسى هوشمندانه در عرصه سیاست خارجى است. در دیپلماسى هوشمندانه، درک صحیحى از تهدیدات و فرصت‏ها و قوت‏ها و ضعف‏ها وجود دارد. در مواجهه با بحرانها و تهدیدات، همواره دیدگاههاى مختلفى از سوى جریانات سیاسى وجود داشته و اصرار بر اجرایى‏شدن آن دیدگاهها بوده است لکن پس از گذشت سالها، اکنون به‏خوبى مى‏توان ملاحظه کرد آن دیدگاهها تا چه میزان ضعیف و غیر عالمانه و عاقلانه بوده است در حالى که اگر هدایت‏هاى هوشمندانه مقام رهبرى نبود، خساراتى جدى بر منافع و مصالح کشور وارد مى‏شد. یکى از مهم‏ترین عرصه‏هاى تجلى این دیپلماسى در موضوع هسته‏اى ایران است. همه متفق القولند که سکان‏دار اصلى تحولات هسته‏اى ایران چه در بعد فنى و چه در ابعاد سیاسى و دیپلماتیک آن، رهبر معظم انقلاب بوده است. در ابتداى بحران هسته‏اى که جامعه دو قطبى شده و یک طرف بحث واگذارى و تسلیم را مطرح و دیگرى مقابله و جنگ را پیشنهاد مى‏داد، رهبر معظم انقلاب مسیر عقلانى و هوشمندانه‏اى را اتخاذ کردند که ایران را از آن فضاى سنگین بین‏المللى خارج ساخت. معظم له با پرهیز از افراطگرى و تفریطگرایى، متناسب با شرایط که شامل چهار عنصر تهدید، فرصت، قوت و ضعف بوده است، رویکردهاى معقولانه و هوشمندانه‏اى را تجویز کردند.
اکنون تردیدى نیست که چنانچه مشى و رویکرد و هدایت‏هاى معظم‏له نبود، پرونده هسته‏اى ایران از دو حال خارج نبود، یا کاملاً تسلیم محض مى‏شد و یا منهدم مى‏گردید. اما در حال حاضر، نه تنها تسلیم نشدیم بلکه مقاومت بى‏نظیرى را برجاى گذاشتیم و به میزان زیادى خصم را از بعد سیاسى و حقوقى و فنى خلع سلاح کردیم و همه اینها مرهون هدایت صحیح و شجاعانه رهبر معظم انقلاب بود.

4- ترکیب آرمانگرایى و واقع‏گرایى‏
مقام معظم رهبرى همچون امام راحل، آرمانگرایى و واقع‏بینى را با هم مد نظر قرار مى‏دهد، توانست در عرصه عمل این دو را با هم تلفیق نماید. در سالهاى گذشته متأسفانه عده‏اى عرصه اجرایى کشور را برعهده گرفته بودند که بواسطه ضعف باورها و شدت فشارهاى بیرونى، آرمانها را فداى واقعیات آن هم واقع‏گرایى از نوع رئالیستى محض کردند.

5- اصول‏گرایى‏
نگاهى به مواضع و رویکردهاى مقام معظم رهبرى نشان مى‏دهد که اصول‏گراترین شخصیت در این عرصه بوده و در همین حال تنها مانع انفعال و تحجر در جهت گیرى خارجى مى‏باشد. در واقع رهبر معظم انقلاب همانطور که خود را وفادار آرمانهاى امام راحل(ره) مى‏دانستند، در عمل نیز مشى اصولى آن عزیز سفر کرده را حفظ کرده و توسعه دادند. موضع قاطعانه رهبر معظم انقلاب نسبت به آمریکا و استکبار جهانى و حمایت قاطع و صریح از ملل مستضعف و به ویژه فلسطین و ضدیت پایدار نسبت به رژیم صهیونیستى و اعتقاد به صدور و انتقال ارزش‏هاى اسلامى همچنان یادآور مواضع حکیمانه امام راحل(ره) است.
در واقع همانطور که معظم له به همه آحاد مردم و گروههاى سیاسى توصیه کردند که مرزهاى عقیدتى و ایدئولوژیک باید حفظ شود، خود در عرصه داخلى و خارجى به تمام و کمال رعایت کردند.

فرهنگ‏سازى‏ها
از دیگر ابتکارات تأثیرگذار ایشان، نامگذارى سال‏ها به عناوینى همچون سال پیامبر اعظم(ص)، رفتار علوى، حماسه حسینى، سال امام خمینى، پاسخگویى مسؤولان، انضباط اجتماعى، خدمتگزارى به مردم، عدالتخواهى، اتحاد ملى و انسجام اسلامى، تلاش مضاعف و همت مضاعف و جهاد اقتصادى است، نامگذارى‏هایى که در واقع یک نوع فرهنگ‏سازى در جامعه اسلامى بوده است.
بازگشت اصولگرایان به صحنه قدرت که با تدابیر ویژه و فرهنگ‏سازى‏هاى مستمر ایشان در قالب گفتمان عدالتخواهى و اصلاحات یعنى مبارزه با فقر، فساد و تبعیض صورت پذیرفت، از دیگر تدابیر سرنوشت‏ساز ایشان است که پرداختن به آن مجال واسع‏ترى را طلب مى‏نماید.
آینده‏نگرى و پیگیرى‏هاى مستمر و مستدام ایشان باعث گردید مسؤولان نظام، سندى به عنوان سند 20 ساله را تدوین نمایند که بر اساس آن، نظام اسلامى در سال 1404 هجرى خورشیدى باید در زمینه علمى، فناورى و اقتصادى به قدرت اول آسیاى جنوب غربى (خاورمیانه، آسیاى میانه و قفقاز) تبدیل گردد.
از دیگر ابتکارات ایشان، احیاى اصل 44 قانون اساسى است که کارشناسان از آن به عنوان یک انقلاب و جهش اقتصادى نام مى‏برند. با اجراى اصل 44، از تصدى‏گرى دولت در مناصب اقتصادى کاسته شده و بخش خصوصى و تعاونى‏ها، چرخه تولید و تجارت کشور را به حرکت در خواهند آورد. تزریق امید به ارکان دولت و مردم در سخت‏ترین و بحرانى‏ترین شرایط، از دیگر هنرهاى ناب رهبرى ایشان در طول بیست و سه سال گذشته بوده است، به گونه‏اى که در بحرانى‏ترین شرایط فرموده‏اند: من خود را غرق در عنایات و نعمات خداوند متعال مى‏دانم. اگر هر مدیر و مسؤولى صرفاً کار خود را خوب انجام دهد، دیگر هیچ نگرانى و دلهره‏اى ندارم.
این مهم را باید بدانیم که اگر در دهه اول انقلاب و در دوران غربت و تنهایى دفاع مقدس، براى حفظ موجودیت و بقاى خود مى‏جنگیدیم، امروزه سرنوشت منطقه به سرانگشتان ما سپرده شده است و آمریکا و متحدانش که در گذشته‏اى نه چندان دور با تفرعن از تغییر جغرافیاى سیاسى در جهان اسلام و تشکیل خاورمیانه جدید مى‏گفتند، اینک از ظهور و تولد خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامى سخن مى‏گویند و ایرانى که زمانى بانک مرکزى تروریسم و محور شرارت نام گرفته بود، اینک به محور امید و رهایى آنان از گرداب عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین و منطقه خاورمیانه تبدیل شده است.
دوستداران، شیفتگان و یاران وفادار حضرت امام خمینى(ره) و حضرت آیت الله العظمی خامنه‏اى (حفظه الله تعالى) مى‏باید بدانند و نیک هم مى‏دانند که این دو گوهر ناب، یک حقیقت با دو تجلى هستند که وظیفه همه ما، درک و معرفى شایسته و بایسته این حقیقت ماندگار و الهى به جامعه اسلامى و بشریت تشنه امروز و فردا است.



کلمات کلیدی :
محل دفن
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 10:0 عصر
چگونگی انتخاب محل دفن امام (ره) از زبان نزدیک‏ترین محافظ ‌اش

خبرگزاری فارس: یک بار در ماشین با حاج احمد آقا بودیم و ایشان این مطلب را ابراز کرد که: «من یک مسأله‏ی شرعی از آقا پرسیدم که آیا می‏شود میت مسلمان به گونه‏ای در قبر بگذاریم که چهره‏اش را همیشه بتوان مثلا به وسیله ی انعکاس از طریق آینه و نور رویت کرد؟». حاج احمد آقا افزود: «من برنامه‏ام این بود که اگر این کار مجاز باشد، در خصوص حضرت امام این سیستم را پیاده کنیم.»


اشاره:
«حاج حسین سلیمانی» از جمله محافظان بیت حضرت امام خمینی (ره) بود. خاطرات وی که در سال 1387 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است حاوی نکات جالبی از زندگی آن بزرگ‏مرد تاریخ معاصر جهان است. گوشه‏ای از این خاطرات که مربوط به روزهای آخر است در چند قسمت به شما تقدیم می‏شود:

* محل دفن امام
«حاج احمد آقا» از حدود شش، هفت ماه قبل برای این منظور برنامه‏ریزی کرده بود و وقتی که بیماری امام مطرح نبود، چند بار برنامه‏ی مسافرت‏هایی را ترتیب دادند که بنده هم حضور داشتم. بارها سه نفری (با حضور آقای انصاری) در مسیر جاده قم - تهران به پیشنهاد حاج احمد آقا به "کوشک نصرت " حدود 30 کیلومتری قم رفتیم. وقتی به روستا رفتیم ، ایشان از من خواستند که فرد کشاورزی را که درآن حوالی مشغول کار بود، صدا کنم و حاج احمد آقا سؤالاتی را از کشاورز در خصوص زمین‏های آن ناحیه و جاده‏ی منتهی به روستا و ریل راه‏آهن و حتی وضعیت کوه‏های اطراف پرسیدند. حاج احمد آقا عمامه‏شان را برداشته بود و کشاورز مزبور ایشان را نشناخت.

بعد به اتفاق حاج احمد آقا چرخی در محوطه زدیم . من هنوز نمی‏دانستم که ایشان چه هدفی در سر دارند و قصه چیست؟

روستای مزبور دقیقاً نزدیک جایی واقع شده بود که اکنون "پادگان منظریه " و فرودگاه نظامی است و وقتی که از تهران به قم می‏رویم، در سمت راست و جاده‏ی قدیم قم ـ تهران قرار گرفته است.

بعد از یکی دو هفته، مجدداً و این بار به اتفاق «آقای محمد علی انصاری» به آنجا رفتیم. با فرماندار وقت قم «آقای خلیلیان» هماهنگ کرده بودند و ایشان هم حضور داشت. معلوم شد قصد حاج احمد آقا این است که محل دفن امام را مشخص کند. این قصد و غرض را هم تنها با آقای انصاری در میان نهاده بود. ولی در حضور فرماندار قم این‏گونه عنوان شد که ما قصد داریم در این مکان "مؤسسه‏ی فرهنگی تنظیم و نشر آثار امام " را بنا کنیم (یعنی دقیقاً آنچه در حال حاضر اتفاق افتاده است). صحبت فرودگاه هم مطرح شد و عنوان شد که اختصاصی در اختیار مؤسسه باشد.

یک بار دیگر هم به آنجا رفتیم و این بار حدی را تعیین کردند. در نوبت بعد که به آنجا سر زدیم، مشاهده کردم که لودر و بولدوزر مشغول کار است و محوطه را دیوارکشی می‏کنند.

وقتی در ساعت‏های آخر حیات امام، جلسه‏ی سران نظام برگزار شد، حاج احمد آقا مطرح کرد که چنین جایی در "کوشک نصرت " قم وجود دارد و ما مقدماتش را انجام داده‏ایم ؛ ولی هنوز آماده نشده است و تنها حدودش را مشخص کرده‏ایم. حاج احمد آقا حتی گفتند: «می‏خواستیم در آنجا بارگاهی را برای حضرت امام آماده کنیم که اگر ایشان خدای‏ناکرده به رحمت خدا رفتند، آنجا مهیا باشد».

حتی یک بار در ماشین با حاج احمد آقا بودیم و ایشان این مطلب را ابراز کرد که: «من یک مسأله‏ی شرعی از آقا پرسیدم که آیا می‏شود میت مسلمان به گونه‏ای در قبر بگذاریم که چهره‏اش را همیشه بتوان مثلا به وسیله ی انعکاس از طریق آینه و نور رویت کرد؟». حاج احمد آقا افزود: «من برنامه‏ام این بود که اگر این کار مجاز باشد، در خصوص حضرت امام این سیستم را پیاده کنیم و قبری بسازیم که اگر خدای‏ناکرده ایشان از میان ما رفتند، بتوانیم همیشه چهره‏ی ایشان را ببینیم. ولی امام در پاسخ فرمودند این کار جایز نیست و ما هم منصرف شدیم».


در جلسه سران نظام در ساعات آخر حیات امام وقتی حاج احمد آقا این صحبت را مطرح کرد که به نظر من "کوشک نصرت " برای دفن امام مناسب است، یکی از آقایان این کار را صلاح ندانست و گفت: «آنجا در حال حاضر بیابان و فاقد هر گونه امکانات و تأسیسات است. یقیناً ما بعد از رحلت امام، یک تشییع جنازه‏ی چند میلیونی داریم و هیچ امکاناتی برای انتقال افراد به آنجا نداریم و حتماً با یک مشکل بزرگ مواجه می‏شویم».

واقعیت هم این بود که در آنجا کاری انجام نشده بود و تنها به حصار کشی خاکی بسنده کرده بودند.

یکی دیگر از آقایان "حرم حضرت معصومه (س) " را برای دفن امام پیشنهاد کرد و ظاهرا «آقای موسوی اردبیلی» هم "مدرسه علمیه معصومیه‏ی قم " را برای این منظور مناسب دانست. یکی دیگر از آقایان از "جمکران " یاد کرد .

در نهایت قرار شد مدفن امام ترجیحاً در تهران و در کنار شهدا و در بهشت زهرا باشد تا در هنگام بازدید مسؤولان و میهمانان خارجی، دسترسی به آن آسان باشد. اما در اینکه کدام قسمت از بهشت زهرا باشد ، بحث بود. بعضی از افراد، وسط قطعه‏ی شهدا یا کنار قبر «مرحوم آیت الله طالقانی» را مناسب اعلام کردند.

ظاهراً «آقای طباطبایی» شهردار وقت تهران که در آن جلسه حضور داشت، آن روز یا بعداً پیشنهاد داده بود که قطعه‏ای در کنار بهشت زهرا وجود دارد که برای این منظور ایده‏آل است. (دقیقاً همین مکان فعلی مزار امام). در نهایت این مکان بهترین مکان برای خاکسپاری حضرت امام تشخیص داده شد.

منبع: فارس نیوز



کلمات کلیدی :
احساس شدیدترین خطر
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 8:3 عصر
گفتاری از فقیه فیلسوف آیت‌الله مصباح یزدی؛
ولایت فقیه؛ آماج فراماسونری جدید

خبرگزاری فارس: خطری که من احساس می‌کنم شدیدترین خطری است که تابه‎حال نظام ما را تهدید کرده است و دیگر جایی برای اسلام و ولایت فقیه و ارزش‌های اسلام نخواهد گذاشت.


به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، ماهنامه پاسدار اسلام در شماره جدید خود گفتاری از آیت‌الله مصباح یزدی، فقیه و فیلسوف کشورمان منتشر کرده که متن کامل آن در ذیل می‌آید:

اشاره: عالم بزرگوار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی دراین مقاله با اشاره به دو اشکالی که برخی فعالیت‌های فکری و اجتماعی در شرایط فعلی کشور دارد، خواستار نگاه کلان و فراگیرتر مردم و خواص نسبت به مشکلاتی شده است که جمهوری اسلامی با آن مواجه است و خطراتی که اصل و اساس آن را تهدید می‌کند.
...  

* خطر فراماسونری

آنها که تیزبین هستند باید آینده را پیش‌بینی و خطرها را احساس کنند، دیده‎بان‌ها باید از دور بنگرند که چه پیش می‌آید. احساس من این است که درون جامعه ما دستگاه فراماسونری در حال تقویت مجدد است. نباید فراموش کرد که در ایران، مشروطیت با دستگاه فراماسونری، با شعارهای اسلامی و آیات قرآن سر کار آمد. امروز هم اگر بخواهد بیاید حتماً از همین شعارهای برگرفته از انقلاب استفاده خواهند کرد و زیر این پوشش‌ها حرف خودشان را می‌زنند. همان چیزی که همیشه گفته‌اند: «قالب را حفظ کنید و محتوا را عوض کنید!» قالب، امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و این حرف‌هاست اما محتوای امام زمان، چیز دیگری (مثل انسان کامل نوعی) می‌شود.

اگر در مسائل مبتلابه جامعه با علما و مراجع تبادل نظر کنیم، ولی به کسی که اصلاً در طول عمرش با هیچ عالمی میانه خوبی نداشته و اکنون نیز حاضر نیست داشته باشد و هرچه بتواند لگد می‌زند چه امیدی می‌توان داشت؟ کسانی هم دلباخته اینها شده‌اند و فریبشان را خورده‌اند و با تمام قوا همه آنچه را بر دیگران عیب می‌گرفتند، اعم از استفاده از امکانات دولتی برای مسایل شخصی و . . . درباره این شخص فراموش می‌کنند. با این روند، روزی چشم باز می‌کنیم می‌بینیم که اصلاً روز به شب تبدیل شده است و دیگر همدیگر را نمی‌شناسیم. اصلاً اینجا کجاست؟! و اینها از کجا پیدا شده‌اند؟ این‌ها از درون همین دستگاه درآمده‌اند، خود ما حمایتشان کردیم این بودجه‌هایی که در این راه صرف می‌شود از جایی می‌آید؟ این بند و بست‌هایی که می‌شود، این عزل و نصب‌هایی که انجام می‌گیرد به چه دلیل است؟ این حرف‌های نچسبی که هرروز در قالبی نو زده می‌شود از کجا می‌آید؟ چه انگیزه‌ای برای طرح اینها وجود دارد؟ این همه سخن از ملی‌گرایی آن هم در زمانی که کشورهای اسلامی و عربی بیدار شده‌اند و یک نهضت اسلامی جهانی در حال شکل‌گیری است برای چیست؟ آیا پیامد طرح «اسلام‌ ایرانی» چیزی جز این است که ما را به ملی‌گرایی متهم کنند و بگویند: شما با اسلام سروکار ندارید؟ چه انگیزه‌ عقلایی می‌تواند پشت این کار وجود داشته باشد؟ اگر روزی از ما بپرسند که: چرا برای احیای حقوق زن کار نکردید شاید عذری داشته باشیم، اما اگر روزی بپرسند که چرا اساس اسلام بر باد رفت و ساکت ماندید، چه جواب بدهیم؟

* شدیدترین خطر برای نظام

مگر هنگامی که دستگاه بنی‌امیه سر کار آمد چند سال از تولد اسلام گذاشته بود؟ آنها با چه نامی بر مسند حکومت نشستند؟ آیا جز به‎نام اسلام و خلیفه رسول‌الله حکومت می‌کردند؟ اما به فرمایش امیرالمؤمنین ظرف اسلام را واژگون کردند و پوستین اسلام را وارونه پوشاندند و ملت هم پذیرفتند! وقتی روی منبرها - العیاذ بالله - امیرالمؤمنین علیه السّلام را لعن می‌کردند، در کدام کشور اسلامی مقاومت شد؟ این کار همه جا رسم شد. هر جا نماز جمعه خوانده می‌شد، لعن علی علیه السّلام هم بود. تا زمان عمربن عبدالعزیز که کم‌کم نسبت به این مسئله مقاومت شد. قبل از اینکه جنازه پیغمبر دفن شود چه‎کسانی برای پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم جانشین درست کردند؟‌ مشرکان آمدند؟ زرتشتیان و یهودیان آمدند؟ خیر، همین اصحاب پیغمبر بودند! پس تعجبی ندارد که کسانی به نام ولایت فقیه و به نام طرفداری از خط امام بیایند و اسلام را از امام کنار بزنند و مگر چنین نکردند؟ مگر به نام طرفداری از «خط امام» نیامدند اسلام را از بین ببرند؟ آیا دیگر تمام شد؟ فردا فتنه عمیقتری در پیش است. ابزارش از همین‌جا و از همین الآن تهیه شده است. از آسمان نازل نمی‌شود. مگر سران فتنه از آسمان آمدند و فتنه برپا کردند. همین‌ها بودند که حکومت اسلامی را در عالیترین سطوح در طول چند دهه اداره می‌کردند. حالا تعجب می‌کنیم! بعید نیست یکی دو سال دیگر وضع عوض بشود و همین‌هایی که در همین نظام به وجود می‌آیند و رشد می‌کنند و از بودجه مملکت و از همین امکانات صرف به قدرت رسیدن آنها می‌شود سر کار بیایند و ریشه همه چیز را بزنند. حالا بنشینیم گوشه‌ای یک تحقیق علمی بکنیم و حداکثر طرحی تهیه کنیم و برای تصویب به مجلس بفرستیم. آیا تصویب شود یا نشود، فردا بعد از اینکه تصویب شد شورای نگهبان آن را تأیید کند یا نکند. شورای نگهبان تأیید کرد آیا دولت اجرا کند یا نکند، آیا این تنها کاری است که از ما برمی‌آید و هیچ وظیفه دیگری نداریم؟!  ...
  ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :
ناله های زنان
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 7:43 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانیه طلاب و روحانیون بسیجی در محکومیت برخوردهای دوگانه نهادهای بین‌المللی:
ناله‌های زنان شکنجه شده در زندان‌های بحرین دل هر مسلمانی را می‌رنجاند

خبرگزاری فارس: طلاب و روحانیون بسیجی سراسر کشور با تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران، در بیانیه‌ای، قتل‌عام‌های صورت گرفته در بحرین، لیبی و یمن و همچنین برخوردهای دوگانه نهادهای بین‌المللی را محکوم کردند.


به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، طلاب و روحانیون بسیجی سراسر کشور امروز با تجمع در برابر دفتر سازمان ملل متحد در تهران، با محکوم کردن قتل‌عام‌های صورت گرفته در بحرین، لیبی و یمن و کشتار مسلمان آزادی‌خواه این کشورهای اسلامی، بیانیه‌‌ای صادر کردند.

در مقدمه این بیانیه آمده است: چندگاهی است که در برخی کشورهای خاورمیانه از جمله لیبی، مصر، تونس، یمن و بحرین به برکت اسلام و بیداری عمومی اسلامی تحولاتی رخ داده است که وظایفی را برای عموم مسلمانان ایجاد نموده است؛ نقض حقوق بشر، جنایت علیه بشریت و نسل کشی به عنوان شنیع‌ترین جرم دل‌های مسلمانان را خدشه‌دار کرده است.

بیانیه طلاب و روحانیون بسیجی در ادامه تاکید می‌کند: این روزها دیدن صحنه‌های دلخراش و مظلومانه تجاوز زالو صفتان به خانواده‌ها و کشتار مردم بی‌دفاع این کشورها از رسانه‌ها، دل هر انسانی را به درد می‌آورد، نهضت‌های اسلامی و جریان‌های فعال متأثر از متن مردم جوامع اسلامی، شعائر و شعارهای انقلابی ایران مانند جهاد، شهادت و ایثار را به عنوان اصول اساسی مبارزاتی خود پذیرفته‌اند.

پدیده انقلاب اسلامی پس از چند دهه به شکل عملی و عینی، اسلام و جوامع اسلامی را از انزوا و سکون خارج کرد و مردم مسلمان منطقه را نسبت به حق و حقوق و توانایی‌های خود آگاه کرد.

امروز بیداری مردم بحرین، ظلم‌ستیزی مردم یمن، ندای عدالت خواهی مردم لیبی، همه و همه متأثر از دفاع قهرمانانه ملت مظلوم ما در سال‌های انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی نابرابر است و این قیام‌ها معلول یک فرآیندی است که سال‌ها در جریان است.

این بیانیه می‌افزاید: دردمنشی‌های حکومت آل خلیفه که دل در گرو دشمن قسم خورده اسلام، آمریکای خونخوار و جنایتکاران آل سعود دارد دل انسان‌های آزاده جهان را به درد آورده چه ظلم افزون شده‌ای که نه فقط حق فریاد برآوردن ندارند بلکه علاوه بر خفقان اعمال شده توسط رژیم دست نشانده آل خلیفه باید فشار زور و توهین پوتین‌های رژیم سفاک آل سعود را نیز بر سینه‌های مالامال از اندوه خود تحمل کنند.

فریاد کمک خواهی برای مساجد بحرین، ناله‌های زنان شکنجه شده در زندان‌های بحرین، آه مادرانی که فرزندانشان را در راه عدالت و آزادی از دست داده‌اند همه و همه دل هر مسلمانی را می‌رنجاند.

در این بیانیه طلاب و روحانیون بسیجی شرکت کننده در تجمع اعتراض‌آمیز امروز خواستار توجه جدی دولت جمهوری اسلامی ایران و همه سازمان‌های بین‌المللی مدعی دفاع از حقوق بشر و همچنین سازمان کنفرانس اسلامی به موارد زیر شدند:

1ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، از دولت محترم جمهوری اسلامی ایران می‌خواهیم که با اتخاذ یک دیپلماسی فعال و با استفاده از رهنمود‌های مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) تمام تلاش خود را با تمام اهرم‌هایی که در اختیار دارد به کار برد تا از حقوق مردم مظلوم کشورهای بحرین، یمن و لیبی دفاع نموده و از کشتار مردم و نابودی حرث و نسل جلوگیری نماید.

2ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، از علماء و روحانیون و حوزویان سراسر جهان اسلام می‌خواهیم که با توجه به این دستور نورانی امیرالمومنین علی بن ابی‌‌طالب علیه‌السلام خلیفه مسلمین جهان که می‌فرماید: «ان‌الله تعالی اخذ علی‌العلماء آن لایقاروا علی کظه ظالم و لا شعب مظلوم» با تمام توان از حقوق مردم مظلوم و مسلمان کشورهای بحرین، یمن و لیبی دفاع نموده و فریب تبلیغات دشمن در طائفی خواندن نهضت مردم مظلوم بحرین را نخورده و اجازه ندهند این بحران سیاسی، بحران طائفی قلمداد شده و با استفاده از ظرفیت نفوذ خود در بین اقشار مختلف مردم صدای مظلومیت این مردم را به گوش جهانیان برسانند.

3ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، از تمام فرهیختگان، دانشجویان و دانشگاهیان و آزادیخواهان سراسر جهان می‌خواهیم که با تمام توان و امکان در دنیای واقعی و مجازی و با استفاده از ابزارهای مختلف اطلاع‌رسانی حقیقت را به گوش جهانیان برسانند زیرا هنوز وجدان‌های بیداری در سراسر جهان هستند که می‌‌توان با استفاده از روشنگری و آگاه نمودن آنان با حقایق و واقعیت‌ها صدای مردم مظلوم را در کشورهای بحرین، یمن و لیبی به گوش همکاران رسانند تا وجدان عمومی جهانی بتواند در کنار این آزادیخواهان باشد و حق آنان را از حکام مستبد و جابر و ستمگرشان باز گیرد و مردم از حداقل حقوق سیاسی خود بهره‌مند گردند.

4ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، از همه مردم آزادیخواه جهان می‌خواهیم که با برپایی تظاهرات و اعلام حضور در صحنه به هر شکل ممکن و با نوشتن و گفتن و روشنگری سعی در زنده نگه داشتن این حرکت‌های آزادیخواهانه در کشورهای اسلامی بحرین، یمن و لیبی داشته و آنان را در جهت احقاق حقوق خود کمک نمایند. یقین داریم که وعده الهی در سراسر جهان محقق خواهد شد زیرا که او فرمود ولینصرن الله من ینصره.

5 ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، به صراحت اعلام می‌نماییم با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزیم.

6ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، ضمن اعلام همبستگی با مردم بی‌گناه و ظلم‌ستیز کشورهای بحرین، لیبی و یمن خواستار برکناری فوری و محاکمه دیکتاتور‌های حاکم بر این کشورها هستیم.

7ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، از اعمال خشونت علیه مسلمانان مظلوم کشورهای بحرین، لیبی و یمن اعلام انزجار نموده و خواستار پایان جنگ علیه مردم بی‌دفاع این کشورها هستیم.

8ـ ما طلاب و روحانیون بسیجی ایران اسلامی، بی‌تفاوتی جامعه جهانی و قدرت‌های به ظاهر حامی حقوق بشر را در فاجعه خونین و تاسف‌بار انسانی در کشورهای بحرین، لیبی و یمن محکوم می‌نماییم.

به امید پیروزی و سربلندی همه ملت‌های آزادیخواه و عدالت طلب در سراسر گیتی.

منبع: فارس نیوز



کلمات کلیدی :
همین چند جمله
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:20 صبح

سفارش کوتاه و رسای امام خمینی به آیت الله خامنه ای (خبر ویژه)

حضرت امام(ره) چند جمله را حین ناراحتی قلبی و بستری شدن در بیمارستان فرمودند که وصیت نامه سی صفحه ای ایشان می تواند در همان چند جمله خلاصه شود.
این تعبیر، بیان رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره ای به یکی از خاطرات مربوط به بیماری حضرت امام خمینی است. به گزارش بولتن نیوز، حضرت آیت الله خامنه ای در بیان خاطره مذکور می فرمایند: بهار سال 1365، روزی را که امام(ره) در بستر بیماری بودند، فراموش نمی کنم. ایشان دچار ناراحتی قلبی شده بودند و تقریبا ده، پانزده روزی در بستر بیماری بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقای حاج احمد آقا به من تلفن کردند و گفتند سریعا به آنجا بیایید؛ فهمیدم که برای امام(ره) مسئله ای رخ داده است. آناً حرکت کردم و پس از چند ساعت طی مسیر، خود را به تهران رساندم. اولین نفر از مسئولان کشور بودم که شاید حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالای سر ایشان حاضر شدم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامی که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگه دارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم.
در آن لحظاتی که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند، بنابراین مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتا می باید در آن لحظه حساس به ما می گفتند. ایشان فرمودند: «قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» باشید و اگر با هم بودید، هیچ کس نمی تواند به شما آسیبی برساند.» به نظر من وصیت سی صفحه ای امام(ره) می تواند در همین چند جمله خلاصه شود.

*******************************
شعر (گفت و شنود)

گفت: سایت «پارلمان نیوز» ارگان فراکسیون اقلیت مجلس نوشته است «مجمع روحانیون مبارز حمایت قاطع خود از اظهارات اخیر خاتمی را اعلام کرد»!
گفتم: مجمع روحانیون مبارز هم در وطن فروشی و جنایات خاتمی و سایر سران فتنه سهیم است و بایستی مانند خاتمی به خاطر جنایات و آدم کشی ها و وطن فروشی های خود منتظر محاکمه و مجازات باشد.
گفت: از این گذشته، خاتمی عضو مرکزیت مجمع روحانیون است بنابراین حمایت مجمع از وی مثل این است که خاتمی از خودش حمایت کرده باشد.
گفتم: شاعری یک شعر بند تنبانی خواند و بلافاصله شروع کرد به تعریف از شعرش و به به و چه چه گفتن برای خودش. یکی گفت؛ معمولا باید صبر کنی تا مردم از شعرت تعریف کنند. یارو در جواب گفت؛ 30 سال است که صبر کرده ام ولی هیچکس تعریف نکرده که هیچ، لعنت و نفرین هم فرستاده اند!

******************************
تذکر دفتر رهبر انقلاب به رسانه ها ؛ از اخبار غیررسمی استفاده نکنید

دفتر مقام معظم رهبری با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد: بیانات، اخبار و مطالب موثق و قابل اعتماد در خصوص رهبر معظم انقلاب فقط از طریق مجاری رسمی منتشر می شود، لذا از رسانه ها انتظار می رود از نقل اخبار غیرموثق و غیرمستند جدا خودداری کنند.
متن این اطلاعیه به این شرح است:
بسمه تعالی
با توجه به برخی اظهارات درخصوص تدابیر و بیانات و مواضع مقام معظم رهبری مدظله العالی که حاوی مطالب خلاف واقع بوده و از راه های غیرموثق و غیرمستند در اختیار گویندگان آنها قرار گرفته است، ضمن تحذیر آقایان محترم از نقل این قبیل مطالب بی اساس، موکدا یادآوری می شود که اخبار مربوط به معظم له صرفا از مجاری رسمی انتشار می یابد و از رسانه ها (خبرگزاری ها، مطبوعات و سایت ها و ...) انتظار می رود از درج مطالبی که به شیوه های دیگر منتشر می شود، جدا خودداری کنند.
روابط عمومی سپاه تکذیب کرد
در همین حال مسئول روابط عمومی سپاه مطالب منتشره در برخی رسانه ها پیرامون ناگفته های یکی از ائمه جمعه مبنی بر درخواست سرلشکر جعفری از مقام معظم رهبری در زمینه جریان انحرافی را تکذیب کرد.
به گزارش روابط عمومی کل سپاه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی و انتشارات سپاه در واکنش به مطالب منتشر شده در برخی رسانه ها پیرامون ناگفته های یکی از ائمه محترم جمعه کشور مبنی بر درخواست سردار فرمانده محترم کل سپاه از مقام معظم رهبری در زمینه دستگیری عوامل جریان انحرافی گفت: مطلب منتشره اخیر صحت نداشته است و تکذیب می شود.
سردار شریف تاکید کرد: انتظار است رسانه ها براساس رسالت و وظیفه ذاتی خود نسبت به انتشار اخباری که توسط شخص ثالث از سوی فرماندهان و مسئولین سپاه نقل می شود دقت و حساسیت بیشتری نشان دهند و در صورت مواجهه با این گونه موارد، صحت آن را از طریق روابط عمومی کل سپاه به عنوان مرجع تایید رسمی اخبار سپاه جویا شوند، چرا که مستنداتی از این دست از نظر ما فاقد اعتبار است.
مسئول روابط عمومی سپاه در پایان از هوشمندی و حسن دقت برخی از رسانه ها که از پرداختن به این مطلب پرهیز کرده اند، قدردانی کرد.
روز سه شنبه خبری از امام جمعه کاشان درباره انحرافات و جریانات اخیر کشور منتشر شده بود.


منبع:  کیهان



کلمات کلیدی :
آغاز محاصره
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:18 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا میدانید مدعیان حقوق بشر که امروز بنام دفاع از حقوق بشر دست به جنایت می زنند از چه تاریخی ایران اسلامی را تحریم اقتصادی کردند تا حقوق بشر را در ایران پیاده کنند؟ امریکای خونخوار که هر از چندگاهی خود را دوست مردم ایران معرفی می کند از همان اوایل انقلاب دشمنی و پایمال کردن حقوق ملت ایران را نشانه رفت. اما از آنجا که خداوند همیشه یار و مددکار مؤمنان هست ، شکست تنها نتیجه اعمال ننگین امریکا بود و خواهد بود.

1 خرداد
آغاز محاصره اقتصادى ایران توسط آمریکا
شیطان بزرگ ، آمریکاى جنایتکار، که به ایران پس از انقلاب به چشم همان ایران دوران ستمشاهى مى نگریست ، در اول خرداد 1359 به دنبال شکست هاى سیاسى و تبلیغاتى خویش براى رهایى گروگان ها، به (تحریم اقتصادى ) توسل جست ، اما از همان آغاز، شکست چنین توطئه اى روشن بود.زیرا که این اقدام نمى توانست ایران را از خواسته هاى به حق خود باز دارد.امام راحل این ترفند دشمن را به فال نیک گرفته آن را هدیه اى الهى براى رسیدن به استقلال اقتصادى کشور دانستند.
# ما از محاصرات اقتصادى نظامى ...ابرقدرتها نمى ترسیم ، فرضا که آنها وارد بشوند در اینجا، ما قدرت در مقابلشان ایستادگى مى کنیم .
صحیفه نور جلد 12،ص 92
# ... ما را نترسانید از اینکه به شما براى خاطر انساندوستى گرسنگى مى دهیم تا بمیرید، نخیر، اینطور، روزى ما با خداست و ما قدرت این را داریم که از این زمین خدا روزیمان را بیرون بیاوریم .
صحیفه نور جلد 11،ص 12
فعالتر مى شویم ، به نفع ماست ...
صحیفه نور جلد 11،ص 158
من اعتقادم این است که اگر ما در محاصره اقتصادى ده سال ، پانزده سال واقع بشویم ، شخصیت خودمان را پیدا مى کنیم ...وقتى این احساس ‍ پیدا شد در یک ملتى که من خودم باید هر چیز مى خواهم تهیه کنم ،دیگران به من نمى دهند، مغزها به راه مى افتد.
صحیفه نور جلد 14،ص 77
# این محاصره اقتصادى را که خیلى از آن مى ترسند من یک هدیه اى مى دانم براى کشور خودمان ...مهم این است که ما بفهمیم دیگران به ما چیزى نمى دهند.
صحیفه نور جلد 14،ص 77-78
# محاصره اقتصادى که شما مى کنید و یک ملت مظلوم را مى خواهید در تنگناى محاصره قرار بدهید، این با چه اصل از اصول دنیا،از قوانین دنیا منطبق است .
صحیفه نور جلد 12،ص 154
# دخالت شماها همه در کشور ما و حصر اقتصادى شماها،در آن اراده ملت ما، آن تصمیم و اراده ملت ما اثر نخواهد کرد و ما مهیاى مرگ هستیم .
صحیفه نور جلد 12،ص 154

منبع: ایام در نگاه امام(ره)



کلمات کلیدی :
سرانجام لجاجت
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:3 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

زن بعد از حدود یک ساعت آرایش و این لباس و آن لباس کردن آماده شد تا به همراه شوهرش به پارک بروند. بارها خواهر محجبه اش به این خانم گفته بود که این مانتوهای تنگ را نپوش و این قدر غلیظ آرایش نکن!  اما او همیشه می گفت  تو  امل هستی و حسودی منو می کنی!!

خلاصه بعد از ساعتی رسیدند به پارک و روی نیمکت پارک نشستند. زن گفت : چند دقیقه بنشین الآن می آیم. رفت تا دو تا بستی بگیرد و بیاید. وفقی برگشت خواست از پشت سر شوهرش بیاید تا او را غافلگیر کند. اما یکباره رنگش برگشت و بی حال روی زمین نشست. شوهرش را دید که زن ها و دخترهای بدحجاب که مانتوهای چسبان دارند را خیره خیره نگاه می کند و تا دور شدن آنها با چشمانش آنها را همراهی می کند.

با همان بی حالی و صورت برافروخته خود را به شوهر رساند و گفت:  مگر من هم مثل این دختر ها و خانم ها مانتو چسبان ندارم؟ پس چرا به من خیانت می کنی و اینجور چشم چرانی می کنی؟

مرد گفت: وقتی مردهای دیگه به تو که زن من هستی نگاه می کنند و به مانتو چسبانت خیره می شوند چرا من نکنم؟

وقتی زن با حالت قهر به خانه مادرش رفت، خواهر محجبه اش گفت:  نگفتم با این لباس ها و آرایش مردهای نامحرم را از راه بدر نکن؟ دیدی زنهای مثل خود شوهرت را از راه بدر کردند؟

و این حقیقت همه کسانی ست که اینگونه هستند.



کلمات کلیدی :
ویژگی جریانهای انحرافی
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 6:27 صبح

در خطبه های دیروز آیت الله خاتمی مطرح شد
 5 ویژگی جریان های انحرافی از نگاه خطیب جمعه تهران

آیت الله سیداحمد خاتمی با اشاره به وجود جریانات انحرافی از آغاز انقلاب تاکنون، کمرنگ کردن دین در جامعه، استفاده ابزاری از مقدسات، مقابله با ولایت فقیه و تخریب عالمان بابصیرت، طرح ایران گرایی افراطی و ترویج اباحه گری و ابتذال را به عنوان ویژگی های مشترک جریان های انحرافی در برهه های مختلف دانست.
به گزارش فارس، آیت الله سیداحمد خاتمی در خطبه دوم نماز عبادی سیاسی جمعه تهران اظهار داشت: از عامل جهنمی شدن فراموش کردن آخرت است.
وی با قرائت آیه ای از قرآن گفت: کسانی که از قیامت غفلت می کنند و دنیا را آخر خط می دانند، زمینه ساز گناه در زندگی شان می شوند.
خطیب موقت نمازجمعه تهران با اشاره به میلاد حضرت زهرا(س) و امام خمینی(ره) افزود: الحمدلله در این روزها مباحث خوبی در خصوص شخصیت زن مطرح شد و به این واقعیت توجه شد که باید جایگاه بالای زن را از نگاه مترقی اسلام دید نه از نگاه غربی که زن را مانند کالا عرضه می کنند.
آیت الله خاتمی همچنین با اشاره به سالروز فتح خرمشهر اظهار داشت: عامل پیروزی فقط سلاح نیست، بلکه ایمان واعتماد از مهمترین دلایل پیروزی است.
وی در ادامه با اشاره به دستگیری جاسوسان آمریکا توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) تاکید کرد: وزارت اطلاعات توان بالای خود را به همگان نشان داد، که از آنها و از وزیر بسیجی اطلاعات نیز تشکر و تقدیر می کنیم.
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان با اشاره به سالروز تاسیس مجلس شورای اسلامی گفت: به تایید امام(ره) مجلس شورای اسلامی در راس امور است، چرا که در چارچوب دین مردم در راس امورند و همه امور به دست مردم است. مردم سالاری به معنای واقعی جز در این پیدا نمی شود.
آیت الله خاتمی با بیان اینکه همه مسئولان نظام اسلامی توسط مردم انتخاب می شوند، بیان داشت: مجلس هشتم کارنامه درخشانی در عرصه ایفای وظایف خود داشت که تقویت گفتمان انقلاب اسلامی، حرکت در مسیر ولایت، حضور خوب در مسائل داخلی و بین المللی، تصویب قوانین مهم و کلیدی مانند هدفمندی یارانه ها و قانون مجازات اسلامی از جمله آنها است.
وی گفت: امسال که سال آخر مجلس هشتم است؛ لازم است با تعامل با دو قوه دیگر و با نظم و انضباط که مردم دیگر صندلی های آن را به دلیل تاخیر خالی نبینند. نمایندگان از بخشی نگری بپرهیزند و مسائل کلان نظام را ببینند و انتظار مردم این است که در عرصه فرهنگ مجلس بیشتر بدرخشد و در این سال آخر منشأ خدمات بیشتر باشد.
خطیب موقت نمازجمعه تهران با اشاره به روایتی از پیامبر(ص) که فرمودند از کفار و دشمنان نشان دار هیچ نگرانی ندارم، بلکه از جریانهای انحرافی که ممکن است به صحنه بیایند نگران هستیم، گفت: ایشان فرمودند، من از جریان انحرافی که قلب شان نفاق دارد و به آنچه شما باور دارید باور ندارند، قشنگ حرف می زنند اما آنچه می گویند واقعیت ندارد، در ظاهر حرفهای همه پسند می زنند اما رفتارشان به گونه دیگر است، نگرانم.
آیت الله خاتمی گفت: ما از اول پیروزی انقلاب همواره شاهد جریانات عنود خارجی و هم شاهد جریان های انحرافی داخلی مثل منافقین، فرقان، بنی صدر، فتنه و جریان انحرافی اخیر بوده ایم که این جریانات انحرافی همگی ویژگی های مشترک داشتند. که اولین روش مشترکشان «کمرنگ کردن دین در جامعه» بوده است، در حالیکه اصل انقلاب ما دین است، اگر دین را از آن بگیریم همه چیزش از میان می رود.
وی با یادآوری اینکه در سال های قبل جریان فتنه با القای سکولاریزم، دین زدایی را در جامعه دنبال می کرد، گفت: آن جریان به گونه ای و این جریان بامطرح کردن و بها دادن به عناصر کهنه مثل مکتب ایرانی و ایرانیت آنرا دنبال می کنند، چیزی که اگر یکبار گفته شد و تمام شده بود ما وارد میدان نمی شدیم اما وقتی با لجاجت اصرار دارند مدام این حرف نادرستی که مراجع جلوی آن ایستادند را تکرار کنند، وظیفه ما روشنگری می شود.
خطیب موقت نمازجمعه تهران ادامه داد: اگر سخن دفاع از اسلام و دفاع از میهن اسلامی است، متدینین همیشه در خط مقدم بودند و اینها بیشتر از همه جان فشانی کرده اند، بنابراین عشق به میهن و ایران اسلامی در خون، گوشت، پوست و جان همه ما است، اما بت کردن ایران و ایران منهای اسلام خیانت به انقلاب اسلامی است.
آیت الله خاتمی افزود: یکی از سفرای کشور مصر مصاحبه کرده و گفته 32 سال است که می گوییم ایران دنبال اسلام نیست بلکه به دنبال امپراطوری ایران هستند، این که مدام مکتب ایرانی می گویند هم نشانه آنست.
وی متذکر شد: آنچه که موجب شده کشورهای دیگر از ایران الگو بگیرند، ایران اسلامی بوده است، بنابراین بنده به صراحت می گویم کسانی که اینچنین سخن می گویند هیچ ربطی به این نظام اسلامی ندارند، بلکه سلیقه شخصی آنها است.
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان دومین نکته مشترک جریانات منحرف را «استفاده ابزاری از مقدسات» عنوان کرد و گفت: همه دیدند عده ای در فتنه 88 در پشت نام امام(ره) ایستادند و از آن سو ءاستفاده کردند. اعتقاد به مهدویت، از محکم ترین اعتقادات ماست، 250 آیه قرآن، 500 حدیث از پیامبر درباره خصوصیات حضرت مهدی(عج)، 2500 حدیث از امام معصوم بالاترین و عمیق ترین اعتقادات است، لذا از این اعتقاد عمیق استفاده ابزاری و کاسب کارانه می کنند.
وی ادامه داد: امروز زمان تعیین می کنند و برخی حرف ها و برخی تطبیق های نادرست را به زبان می آورند که هیچ ربطی به مهدویت ندارد. خواهش می کنم اعتقاد به مهدویت را کالای تجاری و تبلیغی نکنید و نگذارید این اعتقاد مقدس اینچنین ملعبه دست عده ای شود.
آیت الله خاتمی سومین روش آنها را مقابله با عالمان با بصیرت دانست و افزود: کسانی که دزدگیر آنها قوی است و منحرفین را خوب می شناسند، جریانات انحرافی همواره آنها را تخریب می کنند.
وی ادامه داد: مقابله با ولایت فقیه دستور کار این جریان ها بوده است، از جریان منافقین تا به امروز همیشه شمشیر آشکار و پنهان علیه ولایت بسته اند.
خطیب موقت نمازجمعه تهران، ابتذال را دیگر ویژگی منحرفین عنوان کرد و گفت: نقشه دشمن ترویج ابتذال، بی حجابی و آندلسی کردن کشور است. جریانهای انحرافی از ابزار اباحه گری و ابتذال استفاده می کنند.
آیت الله خاتمی در بخش دیگر سخنان خود به حوادث منطقه اشاره کرد و گفت: منطقه همچنان در حال سوختن در زیاده طلبی های آمریکاست و هنوز روزهای خونباری در یمن و بحرین می گذرد، آمریکا، آل خلیفه و آل سعود زندان بزرگی با اعمال شاقه درست کرده اند. در زندان، شکنجه های قرون وسطایی می دهند، پای زندانی را با دریل سوراخ کردند، بدن آنها را می سوزانند و این اوضاع با مدیریت آمریکا در بحرین می گذرد و شکنجه ها را انگلیس و صهیونیست های مکار مدیریت می کنند.
وی افزود: رسوایی امروز آمریکا شاید در طول تاریخ این کشور بی سابقه باشد، امروز اوباما تحت فشار صهیونیست ها، همان حرفهای آبکی که زده بود را هم برگرداند.
امام جمعه موقت تهران با اشاره به تکریم نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا، اظهار داشت: این تکریم میخی بر تابوت آمریکا در دنیا بود و نشان داد که چقدر آمریکایی ها نوکر صهیونیستها هستند.
سیداحمد خاتمی هم چنین در خطبه اول نمازجمعه تهران به تبیین شرایط استجابت دعا و رابطه آن با عفاف و حجاب پرداخت و گفت: از علل موانع استجابت دعا این است که این بندگان خود موانع را به وجود می آورند وگرنه اصل بر استجابت دعا است.
وی با اشاره به خطبه ای از نهج البلاغه گفت: علی(ع) علل عدم استجابت دعا را عدم روراست بودن با خدا، عدم پیروی عملی از پیامبر و عدم تبعیت عملی از قرآن کریم معرفی می کنند.
خطیب موقت نماز عبادی سیاسی جمعه تهران بیان داشت: می توان صدها خطبه در تبعیت از قرآن در عرصه فردی، اجتماعی و سیاسی بیان کرد، لذا با توجه به نیازهای روز به این قانون مسلم قرآن اشاره می کنم که برخی هنجارشکنان آن را زیر پا می گذارند آن قانون «عفاف و حجاب» است.
آیت الله خاتمی با اشاره به سخن امام علی(ع)، عفاف و حجاب را افضل عبادت دانست و گفت: پاک زبانی، پاکی لقمه، لباس پاک، نگاه پاک و پاکدامنی از ابعاد عفاف و از نشانه های افراد با شخصیت است و هرچه انسان شخصیتش بالاتر باشد این عنصرها بیشتر در او متبلور است.
وی ادامه داد: در این میان عفت اجتماعی و پاکدامنی و پاک پوششی مورد تاکید قرآن کریم، هم در میان آقایان و هم در میان بانوان است، اما در قرآن نسبت به رفتار عفیفانه زنان تاکید بیشتری شده است.
امام جمعه موقت تهران گفت: زنان باید نگاه خود را از نگاه آلوده حفظ کنند و از نگاه کردن به تصاویر آلوده خود را نگه دارند، زیرا این نگاه موجب غضب خداوند می شود.
آیت الله خاتمی افزود: پوشش چادر در قرآن نیز آمده است که در سوره احزاب آیه 54 به آن اشاره شده است که «جلباب» به معنای لباسی است که تمام بدن را می پوشاند.
وی با اشاره به آیه ای از قرآن ادامه داد: اگر قرار باشد خانم ها روسری را به معنای حجاب بگیرند، باید روسری آنها بلند باشد که سرو گردن را بپوشاند و هیچگونه جاذبه جنسی برای نامحرم نداشته باشد، لذا انداختن شال بر سر که موی سر را نمایان می کند، چیزی جز بازی با حجاب و شکستن حرمت حجاب نیست.
امام جمعه موقت تهران در ادامه تبیین موضوع «عفاف و حجاب» تاکید کرد: زنان نباید با نامحرمان با عشوه و آن طور که با شوهر خود سخن می گویند حرف بزنند، چرا که اینها زمینه گناه را فراهم می کند.
آیت الله خاتمی همچنین افزود: طریقه راه رفتن زنان نباید موجب تحریک نامشروع برای نامحرم شود، ضمن اینکه زیورآلات خود را نباید برای نامحرمان به نمایش بگذارند؛ گردنبند، لباس محرک، لباس آنچنانی زیور حساب می شود.
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه از رازهای مستجاب نشدن دعاها همین هایی است که گفتم، خاطرنشان کرد: احتمالا بسیاری از بانوانی که رعایت حجاب نمی کنند، نمی دانند که حجاب لازم برای آنها کدام است. لذا این سخنان من حجت را برای آنان که سخنان من را شنیدند و خواهند دید تمام کرد، بنابراین عذر و بهانه ای در پیشگاه خداوند نخواهند داشت.

منبع: روزنامه کیهان

 



کلمات کلیدی :
طیب ، طیب شد
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:37 صبح

داستانکی از زندگی طیب حاج رضایی

طیب ، طیب شد

 سید حسین موسوی

آن قدر هیکلش درشت بود که مجبور شدند، لبه های تابوت را بشکنند. هرچه غسال ها می شستند، از جای گلوله خون بیرون می زد. اهل فضل جمع تشر زدند، شهید که شستن نمی خواهد. وصیت نامه اش را که خواندند جنازه اش را برای تدفین به شهر ری بردند. وصیت کرده بود مَن زار عَبدالعظیم بِری، کَمن زار الحُسین بکربلا. همان شب امام به علمای قم فرموده باشد برایش نماز شب اول قبر بخوانند؛ طیب طیب شد.

آن قدر هیکلش درشت بود که مجبور شدند، لبه های تابوت را بشکنند. هرچه غسال ها می شستند، از جای گلوله خون بیرون می زد. اهل فضل جمع تشر زدند، شهید که شستن نمی خواهد. وصیت نامه اش را که خواندند جنازه اش را برای تدفین به شهر ری بردند. وصیت کرده بود مَن زار عَبدالعظیم بِری، کَمن زار الحُسین بکربلا.  همان شب امام به علمای قم فرموده باشد برایش نماز شب اول قبر بخوانند؛ طیب طیب شد.

سرش را از روی زمین بلند کرد و به دامن گرفت: تو از کسانی هستی که خدا توبه آنها را پذیرفته است. نفس های آخرش بود. یاد جمله ای افتاد که در رویارویی نخستش به امام گفته بود: حسین، اگر جنگ کنی بخدا کشته می شوی. شاهنشه شهید جنازه اش را بین نیزارها گذاشت تا قبیله اش بنی ریاح بیایند و دفنش کنند. خیلی بعد تر از آن، شاه اسماعیل که خواست برایش گنبد و بارگاه بسازد دستور داد قبرش را بشکافند، جنازه اش مثل پیل مردی خفته بود . دستمال سرش را که به قصد تبرک برداشتند خون تازه سرش بند نمی آمد.

ماه رمضان ریشش را نمی زد. اهل چاقو کشی و شر و شور بود و بخاطرش مرتب زندانی شده بود. همان بود که هجده سالگی به بندر عباس تبعید شد. بعد ترش یعنی سال 1316 زدوخورد با یک پاسبان، زندانی اش کرد. 1319 به قید کفیل آزاد شد و  1322 محکوم به پنج سال حبس با اعمال شاقه شد. درجریان کودتای 28 مرداد 32 دار و دسته اش را جمع کرد و علیه مصدق ریخت توی خیابان. عرق ملی داشت و به تبعش مثلا شاهدوستی کرده بود.  این را امام گفته بود.  حرف امام را که قبل از عاشورای 42 به گوشش رساندند، یک صد تومانی به پسرش داد و او را فرستاد تا روی همه علامت های دسته عزاداری عکس آقا سید روح الله را بزنند. بعد هم گفته بود هرچه کردند وارد ماجرای فیضیه بشویم قبول نکردم. همین هم شد برایش دردسر یا شاید هم سکوی پرتاب.

 مولایش حسین به او گفته بود تو آزاده هستی همانطور که مادر حرت نامید. و او  به حسین گفته بود حیف که مادرت زهرای بتول است از سپاه عمر سعد که زد بیرون نمی دانست چه کند. اسبش این پا و آن پا می کرد. نروم بهتر است. راه را بر خاندان پیغمبر بسته ام. حسین را که دید سرش را به زیر افکند. از همیشه بیشتر به تنش سنگینی می کرد. دستار از روی سرش برداشته بود یعنی مستاصل و درمانده ام. و شهنشه شهیدان به او یک کلام فرموده باشد: حر، سرت را بلند کن.
«طیب حاج رضایی چهار صندوق میوه به منزل آیت‌الله کاشانی برد». (گزارش ساواک در 7/1/1337)
طیبی که در قائله کودتا به نفع شاه عربده کشیده بود  از محمدرضای مخلوع نشان رستاخیز گرفته بود، به اش نمی آمد از این غلط ها.شاید هم همین چهارصندوق کارش را کرد یا آن سیدی که صاحبخانه اش عذرش را خواسته بود و طیب خانه را خریده و به سید هدیه کرده بود. یک وقتی یک جایی یک روزی یک کاری...
اصلا مرامش همین بود. شانزدهم خرداد 42 که بگیر بگیر ها بخاطر دستگیری امام و تظاهرات بعدش شروع شد، زنگ زد به نصیری که :شب توی خانه من نریزید، اگر کاری دارید من شنبه صبح در حجره‌ام هستم، همان وقت بیایید هرجا خواستید من می‌آیم. اینها همین کار را کردند. شنبه ساعت 10 تقریباً چهار تا کامیون سرباز و دو تا لندرور رفتند، طیب هم در دکان نشسته بود؛ او را می‌گیرند و چند تا هم تیر هوایی در می‌کنند و می برند.
همه می دانستند طیب تنها کاری که در تظاهرات 15 خرداد 42 کرده تعطیلی میدان بار بوده است. رژیم از قل چماق کودتای 32 انتظار داشت جلوی تظاهرات را بگیرد. بعلاوه طیب دو روز قبل عکس خمینی را به علامت ها زده و ظهر عاشورایی خودش جلوی دسته راه افتاده است.
بعد از گرفتنش پنج ماه زندانی می کشد. ساواک می خواهد لوطی تهران را خوار کند. به او می گوید به خمینی بهتان ببند که از او پول گرفته ای. می گوید من با حسین (ع) در نمی افتم. می گویند الاغ خمینی را به حسین چه؟
باز همان را می گوید. روزنامه کیهان دوبار اقرارش را چاپ می کند. مردم هم باور نمی کنند.
 انقدر کتکش می زنند که می گوید باید ببینمش. خمینی را که می بیند می گوید: آقا تورا به خدا اصلا شما مرا می شناسید؟ شما به من پول داده اید؟
دوسیه شان که رو می شود می بندنش به تیربار، صبح روز یازدهم مهرماه 42.
آن قدر هیکلش درشت بود که مجبور شدند، لبه های تابوت را بشکنند. من زار عبدالعظیم بری، کمن زار الحسین بکربلا. سرش را از روی زمین بلند کرد و به دامن گرفت: تو از کسانی هستی که خدا توبه آنها را پذیرفته است. شاهنشه شهید جنازه اش را بین نیزارها گذاشت. خون تازه سرش بند نمی آمد. از او پول گرفته ای. می گوید من با حسین (ع) در نمی افتم .خمینی را که می بیند می گوید: آقا تورا به خدا اصلا شما مرا می شناسید؟
با تیر باران طیب ، درس های طلبه های قم ، اصفهان و تبریز به خاطر مرگ او تعطیل شد.خانواده طیب بعد از انقلاب ، قاضی دادگاه را بخشیدند. طیب طیب شد.

امام صادق علیه السلام فرموده باشد:
نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة و کتمان سرنا جهادفى سبیل الله‏
 نفس کسى که به خاطر مظلومیت ما اندوهگین شود تسبیح است، اندوه برما عبادت است و کتمان و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.
بحارالانوار،ج 44،ص 278.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی



کلمات کلیدی :


 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats