سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
مدعیان در قهقرای ابتذال
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 9:24 عصر

مدعیان روشنفکری دینی(نئولیبرال) در قهقرای ابتذال

در روزهای گذشته اخبار و اسنادی از ابتذال یکی از روشنفکران به اصطلاح دینی یا به واقع روشنفکران نئولیبرال در فضای مجازی منتشر گردید که با وجود برانگیختن تاسف هر بیننده‌ای ولی می‌توان گفت تعجب زیادی را برنیانگیخت، یا لااقل می‌توان گفت کسانی که با چارچوب‌های فکری افراد به اصطلاح روشنفکر آشنایی مختصری دارند، از این موضوع چندان شگفت زده نشدند.

به گزارش خبرنگاران سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ ماجرای به دام افتادن "حسن یوسفی اشکوری" از مدعیان روشنفکری دینی توسط گروهک یا به معنای صحیحتر "فرقه تروریستی مسعود رجوی" با استفاده از یکی از کثیفترین روشهای سازمانهای جاسوسی غربی و کمونیستی، یعنی استفاده از "مامور جنس مونث" و تحت فشار قرار دادن طعمه بیچاره با اسناد و عکسهای تهیه شده از این ارتباطات بوده است.

به دام افتادن اشکوری توسط منافقین

داستان بدام افتادن اشکوری بدین گونه بوده که گویا "فرقه رجوی" چند سال پیش همسر "علی احسانی" از سران تشکیلات (به نام مونا_م) را به عنوان طعمه به سراغ اشکوری نگون‌بخت فرستاده و پس از به دام افتادن اشکوری، با عکس‌ها و فیلم‌های بسیار خصوصی که از ارتباطات این دو تهیه کرده بود، به سراغ اشکوری رفته و وی را وادار به تمکین در مقابل خواسته‌های سازمان می‌کند. از قرار معلوم در این روند اشکوری بخت برگشته از سال 88 تا امروز عامل "سازمان منافقین" در تشکل‌هایی مانند گروه‌های موسوم به "ملی_مذهبی"، "فتنه‌گران"، جریان روشنفکری دینی، "سایت جرس" و ... بوده و طی این سال‌ها فرقه رجوی تلاش می‌کرده اطلاعات مربوط به آنها را دریافت و نقطه نظرات خود را از طریق اشکوری به این تشکل‌ها القاء کند.

با وجود اینکه ممکن است ارتباط نامشروع با یک زن شوهردار توسط یک متفکر به اصطلاح دینی در وهله اول باعث شکل‌گیری علامت سوال در ذهن خواننده شود، ولی عملکرد و استحاله فکری عناصر این جریان به راحتی علامت سوال را از اذهان پاک کرده و صرفا احساسی از تاسف ناشی از مشاهده سقوط این مدعیان به قهقهرای ابتذال در ذهن‌ آدمی بر جای می‌گذارد.

ظهور "حسین دباغ" روشنفکر

جریانات "سکولار" و "لیبرال" که در پوشش "روشنفکری دینی" در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور حضور داشته و همواره در راستای "دین زدایی" در کشور فعالیت می‌کردند، در نهضت "امام خمینی" (ره) ضربه سهمگینی را متحمل شده و بسیاری از ظرفیت‌های خود در عرصه‌های مختلف را از دست دادند. با این حال این جریان از پا ننشسته و این بار با فروکش نمودن شور انقلابی و با استفاده از درگیر بودن ارکان مختلف کشور در "جنگ تحمیلی"، از اوایل دهه 60 به صورت خزنده، ظرفیت‌های جدید و ناشناخته خود را فعال کرد که بارزترین این افراد "حسین حاج فرج دباغ" با نام مستعار "عبدالکریم سروش" بود. این جریان که ابتدا با رویکردی منافقانه خود را روشنفکری دینی می‌نامید در واقع پیش‌برنده اصلی و بسترساز تفکرات "نئولیبرالیستی" در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و همچنین رویکردهای "نئوپوزیتویسیتی" در قلمرو مباحث معرفت شناختی بود. جوهره فکری این جریان به سردمداری سروش را می‌توان در یک کلام دانست که آن "عدم قطعیت حقیقت در تمامی حوزه‌ها و حاکمیت نسبیت بود" به نحوی که در جولانگاه نسبی بودن امور و سلاخی حقیقت، آن چه بر جای می‌ماند تسلط کامل نفسانیات بر حوزه‌های مختلف، بدون هیچ گونه قید و بند دینی، اخلاقی، اجتماعی و ... بود.


با شکل‌گیری این جریان به سردمداری سروش در اندک زمانی، بسیاری از همپالگی‌های فکری وی همچون حسن یوسفی اشکوری، "محسن کدیور"، "عطاءالله مهاجرانی"، "محسن مخملباف"، "محسن سازگارا" و ... پرده از چهره منافقانه خود برانداخته و مبلغ این دیدگاه در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، حاکمیتی و ... شدند. جالب اینکه این جریان پرهیاهو با بدست گرفتن ظرفیت‌های رسانه‌ای و تبلیغی، به احدی نیز اجازه نقد این تفکرات را نداده و آن را مصداق حیثیت زدایی از مومن و دافعه غیرمنطقی می‌دانستند!

اما از آنجا که سنت الهی بر رسوایی منافقین قرار داشته، این جریان دین ستیز برای مدت طولانی نتوانست در پشت نقاب روشنفکری دینی پنهان بوده و به تدریج ابعاد "ضد دینی و الحاد" آن بروز کرد. این اتفاق زمانی صورت گرفت که این جریان احساس کرد خروج بیش از این از پیله منافقانه خود، در واقع ورود به عرصه ارتداد است که برای این منظور می‌بایست از حوزه اقتدار حاکمیت اسلامی خارج شده و در دامان دشمنان اسلام، کنه اعتقادات خود را علنی کند.

در این روند، عناصر اصلی این جریان با فرار به خارج از کشور نقاب منافقانه را کنار زده و علنا شمشیر دین‌ستیزی به دست گرفتند.

اسلام ستیزی عیان مسلک سروش

از جمله اقدامات این جریان در این روند، نفی غیر مستقیم نبوت پیامبر از طریق نفی وحی الهی به ایشان بود. در این راستا سروش در بهمن ماه سال 1386 در مصاحبه با "میشل هوبینگ"، روزنامه نگار هلندی "رادیو زمانه" به انکار عصمت قرآن پرداخته و وحی را تجربه شخصی پیامبر و ساخته ذهن بشری او دانست. تجربه‌ای شبیه شعر شاعران که البته می‌تواند خطاپذیر هم باشد! عبدالکریم سروش که ید طولایی در ثبت آراء و نظریات دیگران به نام خود دارد، در این زمینه نیز با دزدی آرای افرادی چون "نصر حامد ابوزید" عنوان داشت "من فکر نمی‌کنم دانش پیامبر از دانش مردم هم عصرش درباره زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها بیشتر بوده است. این دانشی را که امروز ما در اختیار داریم، نداشته است!"

این روند دین ستیزانه را "اکبر گنجی" با نفی "مهدویت" ادامه داد. اکبر گنجی که پس از فرار از ایران به طور کامل در اختیار "سرویس امنیتی آمریکا" و "پنتاگون" قرار گرفته، در ادامه نظریه پردازی‌های استادش، وجود "حضرت ولیعصر" (عج) را انکار و آن را ساخته و پرداخته شیعیان دانست.

همچنین، اباحه‌گری این جماعت که از استخفاف حجاب شروع شد، در نهایت پستی و پلیدی به لجام گسیختگی در "روابط جنسی زن و مرد" کشیده و در نهایت سر از توجیه "همجنس‌گرایی" درآورد.

در پروژه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه، عبدالکریم سروش تلاش کرده با شکستن تابوهای دینی و فرهنگی نامی ویژه از خود به یادگار بگذارد که کمتر در این عرصه وجود داشته باشد. در این خصوص سروش در فروردین ماه 1391 در جلسه پرسش و پاسخ "دانشگاه تورنتو" اظهارنظرهایی داشت که تاسف بلکه تعجب همگان را نیز برانگیخت. سروش با وقاحت کامل در پاسخ به سوالاتی راجع به همجنس‌گرایی و "زنای با محارم" عنوان داشت "در داخل حوزه دین که تکلیف روشن است، اما بیرون از فضای دینی کمی اوضاع فرق می‌کند... ممنوعیت‌های شرعی برای سن تکلیف است. انسان‌های امروزی مایلند یک انسان حق مدار باشند تا یک حیوان تکلیف گرا؟!"

سروش با نام بردن از حقوق انسان‌ها، همجنس‌گرایی را نیز یک حق می‌داند و به خود اجازه اظهارنظر در رابطه با چنین حقی نمی‌دهد!

سروش مهمترین چالش در ایران را چالش میان اخلاق و حقوق می‌داند. او می‌گوید "بسیاری از مسائلی که در گذشته غیراخلاقی بوده امروز تحت عنوان حق، اخلاقی محسوب می‌شوند". مثال‌هایی که وی برای تائید حرف‌های خود می‌زند بسی شگفت انگیزتر از تئوری پردازی‌های اوست.

وی می‌گوید "در گذشته ارتباط جنسی با محارم اخلاقا ممنوع بوده، ولی امروز به عنوان یک حق شناخته می‌شود و چنانچه رضایت طرفین باشد، مشکلی ندارد. در گذشته ارتباط یک زن شوهردار اخلاقا مذموم بوده، ولی امروز یک حق محسوب می‌شود. یعنی اگر زنی چنین کاری کند هیچ قانونی حق ندارد گریبانش را بگیرد. حتی اجازه ندارد به اندازه یک جای پارک نامناسب او را جریمه کند. بی اخلاقی در گذشته، امروز به عنوان حق مجاز است!"

از دیگر کسانی که در چارچوب‌های دین ستیزانه اقدام به نظریه پردازی نموده، حسن یوسفی اشکوری است.


اشکوری پس از فرار از ایران با توجه به سابقه روحانی بودن به نوعی به عامل مشروعیت بخش در به چالش‌کشیدن و نقض ارزش‌ها و مبانی اعتقادی اسلامی تبدیل شده است. وی همواره یکی از عوامل ثابت در نشست‌های خبری شبکه‌های ضد اسلامی همچون "بی بی سی فارسی" و ... بوده و در فضای مجازی از عناصر بسیار فعال در نفی احکام دینی است.

اشکوری، گرگی در لباس میش

نکته جالب در خصوص حسن یوسفی اشکوری، انطباق کامل افکار و نظریات وی در نفی احکام دینی با عملکرد شخصی او در ابعاد مختلف است.

به عنوان نمونه، اشکوری در هشتم اردیبهشت ماه سال 90، با انتشار مقاله‌ای در سایت "کمیته گزارشگران حقوق بشر"، تقریبا تمامی احکام اسلامی در موضوع خانواده و زنان را به چالش کشیده و آن را متعلق به شرایط اجتماعی و خانوادگی زمان بعثت و موقعیت حجاز می‌داند.

وی در این مقاله آورده است "اگر قبول کنیم در قلمرو زندگی آدمی یعنی امور روزمره، اصل بر تصمیم‌گیری آزاد و مختارانه و مصلحت اندیشانه هر انسانی ولو مومن در هر زمان و مکانی است و دین و شرع مسئولیتی در این زمینه ندارد، حداقل آن است که به تعبیر فقهی میدان مباحات بسیار فراخ خواهد شد و شمار قابل توجهی از احکام شرعی کنونی در این حوزه (حوزه خانواده) بلاموضوع خواهند بود!"

وی اضافه می‌کند "برای تنظیم خانواده سالم و انسانی نیز رعایت عدالت شرط اساسی و گریزناپذیر است. رعایت عدالت نیز برابری زن و مرد به عنوان دو رکن خانواده در استفاده برابر از تمامی امکانات و امتیازات و حقوق انسانی است... نظام خانواده کهن موضوعیت خود را از دست داده و در حال از دست دادن است و مسلمانان نیز دیر یا زود به این امر تن خواهند داد و بدان اعتراف خواهند کرد".

نکته جالب آنکه پس از چنین مقدمه چینی، اشکوری شروع به انتقاد از احکام اسلامی در تبعیض علیه زنان کرده و با ذکر چند مقدمه همچون؛ نصف بودن "ارث خواهر" نسبت به برادر، "وجوب تمکین زن در مقابل مرد" و ... به این نکته اصلی مورد نظرش یعنی "عدم عدالت در حق چند همسری مرد و عدم وجود این حق برای زنان" اشاره می‌کند.

رفتار اشکوری در ارتباط با خانم (مونا م) همسر آقای علی احسانی نشان دهنده آن است که اشکوری به شدت عامل به باورهای خود بوده و در ارتباط غیر اخلاقی با یک زن شوهردار قبحی نمی‌بیند. فقط بداقبالی اشکوری این بوده که این زن مامور به دام انداختن اشکوری بوده و احتمالا ارتباط وی با او چندان در چارچوب‌های تئوریک اشکوری قابل تعریف نیست، وگرنه این متفکر فاسدالاخلاق احساس بهتری نسبت به توسعه تفکراتش در بستر جامعه می‌یافته است.


در اینجا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که امروزه ارزش اقداماتی چون خلع لباس افرادی همچون اشکوری عیان می‌شود، چرا که در صورت استمرار رفتار افرادی از این دست در لباس روحانیت، این موضوع می‌توانست فاجعه‌ای عظیم برای جامعه دینی محسوب شود.

همچنین، امیدواریم این آخرین نمونه از انحرافات عملکرد این آقایان به اصطلاح روشنفکر دینی بوده و نام دین بیش از این‌‌ آلوده به اعمال این دین ستیزان نگردد، چرا که مجوزهایی که سروش در اعمال غیر اخلاقی صادر کرده، بسی پست‌تر و رذیلانه‌تر از تئوری‌های اشکوری بوده است.

سلطه استکبار بر تفکرات سروش و پیروانش

نکته دیگری که در بررسی چرایی رویکرد نظری و عملی افرادی همچون سروش و اشکوری و ... می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، همراهی و همگرایی این جریان با نظام سلطه بین‌المللی در قداست زدایی از ارزش‌های دینی و انسانی و کمک به سیطره امیال شهوانی و خواسته‌هایی شیطانی است.

ریشه این موضوع را نیز نه تنها در اختلافات فرهنگی و ایدئولوژیک که در نزاع قدرت در عرصه بین‌المللی می‌بایست جستجو کرد، به نحوی که سیطره فرهنگی غرب بستری برای گستره سلطه این تفکر بر تمامی ابعاد حیات انسانی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... است.

در نگاه کلان‌تر، بهره گیری از ظرفیت‌های غیراخلاقی و مقابله با ارزش‌های دینی و الهی توسط جهان غرب، بخشی از نزاع بین خیر و شر در جهان است که در یک سمت آن دین‌مداران و خداجویان و در طرف دیگر آن نظام ظالمانه بین‌الملل با سردمداری آمریکا و صهیونیسم بین الملی قرار دارند.


نزاعی که پس از قرن‌ها کشاکش می‌رفت تا در قرن بیستم میلادی با پیروزی تاریکی بر نور و غلبه شیطان بر انسان پایان یابد، ولی از آنجا که سنت و مشیت الهی در نهایت غلبه نور بر تاریکی و حقیقت بر ظلمت است، خداوند مردی از نسل خوبان را برانگیخت تا با احیای شعارهای انبیای الهی پیروزی حق بر باطل را رقم زند.

در این روند امروزه استکبار جهانی به سردمداری شیطان بزرگ تمامی ظرفیت‌های تکنولوژیکی، فکری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را بسیج کرده تا حرکت خمینی کبیر به پیروزی نهایی نرسد.

در این میان جریان روشنفکری به اصطلاح دینی که زاییده تفکرات لیبرالیستی و نئولیبرالیستی غربی است، پیاده‌ کننده نظام فکری دشمن و توجیه کننده تفکرات و رفتارهای دین ستیزانه در پوشش تفکر و عمل دینی گردیده است.

در واقع می‌توان گفت عملکرد روشنفکری دینی بخشی از هجمه ناتوی فرهنگی دشمن علیه جهان اسلامی و ارزش‌های انسانی است که می‌کوشد با همراهی امپراطوری رسانه‌ای جهان غرب هویت دینی جوامع اسلامی را به مسلخ بکشاند.

در این زمینه جالب توجه خواهد بود اگر بدانیم که امروزه 4000 کانال ماهواره‌ای هرزه نگاری به صورت مجانی و شبانه روزی در فضای ماهواره‌ای کشور ایران فعالند، در حالیکه تقریبا در تمامی کشورهای غربی این شبکه‌ها از نیمه شب به بعد دارای برنامه بوده و تماما به صورت کابلی و در ازاء دریافت هزینه اقدام به پخش برنامه می‌کنند.

همچنین، نگاهی به برنامه‌های مختلف شبکه‌های ماهواره‌ای از شبکه‌های خبری همچون بی بی سی فارسی گرفته تا شبکه‌های به اصطلاح اجتماعی و خانوادگی همچون "من و تو"، "فارسی وان"، "جم تری وی" و ... نشان می‌دهد که همگی این شبکه‌ها در راستای تخریب کیان خانواده، دین زدایی و القاء تفکرات "سکولار" و "پلورالیستی" به شدت در حال فعالیتند.

در این روند آنچه قابل مشاهده است، تلاش مزدوران فکری و فرهنگی همچون سروش، اشکوری، کدیور، گنجی، مهاجرانی و ... در تئوریزه کردن فساد و مشروعیت بخشی به لجام گسیختگی اخلاقی است.

متاسفانه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه که از اوائل دهه 60 تاکنون ادامه داشته، نتیجه‌ای بسیار تلخ در فضای سیاسی و اجتماعی کشور رقم زده و آن فروغلتیدن بخشی از عناصر و جریانات سیاسی کشور در منجلاب بی‌دینی و تقابل علنی آنها با نظام دینی حاکم بر کشور بود، که بارزترین مصداق آنها را می‌توان تلاش‌های میدانی و بی پرده این جریانات برای براندازی حکومت دینی در رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دانست.

آنچه در وقایع سال 88 رخ داد، کنار زدن پرده تزویر و نفاق از چهره بخش عمده‌ای از جریان سیاسی موسوم به اصلاح طلبان و قرار گرفتن آن‌ها در مقابل نظام دینی برخاسته از خون صدها هزار شهید بود، فتنه‌ای که طی آن محصول استحاله فکری روشنفکری نئولیبرال، تحت عناوینی همچون تفکر اصلاح طلبی، گروهک‌های التقاطی موسوم به ملی_ مذهبی، جریانات به اصطلاح دمکراسی‌خواه، جریانات و عناصر وابسته و مزدور به اصطلاح حقوق بشری و ... همگی ضمن اینکه با شمشیر عریان در مقابل حکومت دینی قرار گرفتند، بلکه توانستند از حمایت‌های تمامی دشمنان اسلام اعم از نظام سلطه بین المللی، گروهک‌های ضد انقلاب خارج نشین، امپراطوری رسانه‌ای دشمن و ... بهره مند گردند.

البته آنچه در نهایت تعیین‌کننده بین نزاع حق و باطل در این عرصه شد، دست خداوند قهار بود که از آستین ملت بیرون آمده و طومار دشمنان دین خدا را در هم پیچید.

در پایان امیدواریم که خداوند متعال همواره ما را در پناه رحمت خود حفظ نموده و از فروافتادن در ورطه شیطان حفظ نماید، چرا که مجازات رویگردانان از رحمت الهی، تسلط شیطان بر تمام ابعاد فکری و رفتاری آنان (به اذن الله) خواهد بود.

و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطنا فهو له قرین. (و هر که از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او می‌گماریم که همدم او گردد.( (زخرف آیه 36)


والسلام علی من اتبع الهدی

منبع: باشگاه خبرنگاران



کلمات کلیدی : منافقین
عملیات روانی پنتاگون
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 10:7 عصر

عملیات روانی پنتاگون با استفاده از مشاهیر + فیلم

این حمله را بازیگران، ورزشکاران و تاجران معروف به اجرا در می‌آورند. این افراد پس از فراخوانی شبکه ان‌بی‌سی آمریکا برای حضور در نمایش واقعی "ستارگان درجه نظامی می‌گیرند"، توسط کماندوهای واقعی از جمله کلاه سبزها آموزش دیده و همراهی می‌شوند.
به گزارش مشرق ، پنتاگون با پخش یک برنامه نمایشی خود را مطرح ساخته که بالاترین آمار بینندگان شبکه ان‌بی‌سی را به خود اختصاص داده است. با تلفیق قواعد نمایش واقعی که واقعیت را به نمایش می‌گذارد و یک بازی تلویزیونی که برای آزمودن واکنش رقبا موقعیت خاصی را شبیه‌سازی می‌کند، این مجموعه تلویزیونی مخاطبان خود را در شبیه‌سازی واقعی صحنه جنگ قرار می‌دهد. این نمایش تبلیغاتی با هدف ارتقای بهبود شیوه‌های رزمی و جلوگیری از افزایش خشونت در جنگ طرح‌ریزی شده است و از آن جهت بی‌نظیر است که این مسابقه ورزشی با لباس نظامی انجام می‌پذیرد که جوزف گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر با آن ظاهر شده بود.


 

کماندوها از داخل بالگرد به درون دریا پریده و با یک قایق ساده خود را به ساحل می‌رسانند، با تفنگ‌های تهاجمی خود دشمنان را از سر راه پاکسازی نموده، و پس از کشف انبار مهمات آنجا را در حالی منفجر می‌کنند که خود پس از سوار شدن بر بالگرد از آنجا دور می‌شوند. این حمله را تفنگداران نیروی دریایی یا نیروهای ویژه آبی– خاکی- هوایی نیروی دریایی انجام نمی‌دهد بلکه بازیگران، ورزشکاران و تاجران معروف آن را به اجرا در می‌آورند. این افراد پس از فراخوانی شبکه ان‌بی‌سی آمریکا برای حضور در نمایش واقعی "ستارگان درجه نظامی می‌گیرند"، توسط کماندوهای واقعی از جمله کلاه سبزها آموزش دیده و همراهی می‌شوند.

ان‌بی‌سی می‌گوید، هدف این برنامه ادای احترام به "قهرمانانی" است که از جنگ باز می‌گردند، و نمایش اینکه "آنها در واقعیت چه ماموریتهای باورنکردنی را انجام داده‌اند." هر رقیب برای رسیدن به یک جایزه نقدی مسابقه می‌دهد که در نهایت به یک موسسه خیریه نظامی اهدا خواهد شد و بینندگان را وسوسه می‌نماید تا آنها نیز از جیب خود به این موسسه کمک کنند.

اما آنچه که این نمایش واقعی را منحصر به فرد می‌سازد، رئیس تشریفات استثنایی آنست: ژنرال "وزلی کلارک"(Wesley Clark    )، فرمانده ارشد سابق نیروهای متحد در اروپا طی سالهای 2000-1997. این کلارک است که ماموریت‌های رقبا را طرح‌ریزی می‌نماید، آنها را هدایت نموده و در مورد عملکرد آنها قضاوت می‌کند. او کوله‌باری از تجربه است: این کلارک بود که جنگ علیه یوگسلاوی را طرح‌ریزی و هدایت کرد.

کلارک پس از بازنشسته شدن کتابهای متعددی را تالیف نموده و دروس مختلفی را در مورد نحوه "جنگیدن و پیروزی در جنگ مدرن" بر اساس وقایع جنگ سال 1999 در یوگسلاوی تدریس نموده است. این اولین جنگ ناتو بود که در تاریخ 50 ساله این سازمان تحقق یافت و به گفته کلارک، هدف این ماموریت "پایان دادن به پاکسازی نژادی آلبانی‌های کوززو توسط میلوسویچ" بود. جنگی که در آن "ایالات متحده آمریکا رهبری را بدست گرفت و اهداف مورد نظر را انتخاب کرد." اما پنتاگون آن را به "جنگ ناتو" تبدیل ساخت و متحدان آمریکا را درگیر آن نمود تا 60 درصد حملات هوایی را انجام دهند.[1]

 



از اینرو، وزلی کلارک این دستورکار را برای نمایش واقعی دیگری تشریح می‌نماید، نمایشی به مراتب مهم‌تر از برنامه شبکه ان‌بی‌سی، نمایشی که قرار است پنتاگون در شبکه Mondovisione     آن را به روی آنتن ببرد تا دروغ‌گویی‌ها را واقعیت جلوه داده و علل و اهداف واقعی جنگ را پنهان سازد.

این گزارش می افزاید: این شبکه برنامه فوق را به شرط رعایت دو قانون زیر پخش می‌نماید: تمرکز بر توجه عمومی به دشمن شماره یک در زمان موردنظر(میلوسویچ، بن لادن، صدام حسین، قذافی، بشار اسد، احمدی نژاد) و اینکه نشان دهند این فرد تا چه اندازه خطرناک است و اینکه مداخله نظامی فوری و منطقی چگونه باید انجام پذیرد، متحدان چگونه درگیر شوند اما در عین حال اطمینان داشته باشند که آمریکا همیشه رهبری خود را حفظ می‌کند.

در نمایش واقعی جنگ، "سند"سازی علیه دشمن مجاز است. برای مثال، مواردیکه کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا در 5 فوریه 2003 ارائه نمود برای اینکه ثابت نماید عراق تسلیحات بیولوژیکی کشتار جمعی در اختیار دارد. پاول بعدها صراحتاً اعتراف کرد که این " سند" جعلی بود، یعنی پس از آنکه از سیا و پنتاگون خواست تا توضیح دهند چرا "اطلاعات نادرست" داده بودند.

اما در حال حاضر نمایش واقعی جنگ به قسمت‌های جدیدی رسیده است: حال، ایران متهم است که می‌خواهد سلاح هسته‌ای تولید کند(بدون توجه به این حقیقت که اسرائیل چندین دهه است که این سلاحها را در اختیار دارد اما آنها را مجبور ساخته است تا به ایران و سایر کشورها توجه نمایند). برنامه‌های پرطرفدار همچون "ستارگان درجه نظامی می‌گیرند" به پررنگ ساختن مفهوم دشمن و ضرورت دفاع از خود در برابر دشمن کمک می‌کنند.


[1]   در 78 روز بمباران هوایی، حملات ناتو به رهبری ژنرال وزلی کلارک بیش از 3000 شهروند غیرنظامی یوگسلاوی را به کام مرگ فرستاد و بخش اعظم زیرساخت‌های صربستان را منهدم ساخت.

مشرق نیوز



کلمات کلیدی : سینما
طرح حمله به ایران
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:0 صبح

Arma3 طرح حمله به ایران +تصاویر

هنوز زمان زیادی از عرضه بازی جنجال آفرین (بتلفیلد3) نمی گذرد که اینبار شرکت (Bohemia inter active) دست به ساخت بازی دیگری زده و اینبار نیز شاهد ضد ایرانی بودن یک بازی دیگر خواهیم بود.
به گزارش مشرق به نقل از زلال نیوز ، هنوز زمان زیادی از عرضه بازی جنجال آفرین (بتلفیلد3) نمی گذرد که اینبار شرکت (Bohemia inter active) دست به ساخت بازی دیگری زده و اینبار نیز شاهد ضد ایرانی بودن یک بازی دیگر خواهیم بود.
 
قابل ذکر است چند ماه پیش نیز شرکت ubisoft بازی با نام (گوست رکون) "سرباز آینده" منتشر کرده بود که ضد ایرانی بودن آن به راحتی قابل درک بود.



این بازی همانند بتلفیلد3 برای سه کنسول pc،ps3 و xbox360 به بازار عرضه شده و فروش بسیار خوبی در سراسر دنیا به خصوص انگلستان داشته است، و حدود 3 هفته صدر جدول فروش هفتگی در انگلستان بوده.

هدف این بازی که از گرافیک و کیفیت بالایی برخوردار بوده، تخریب نام ایران و تروریست خواندن سپاه پاسداران و نیروهای سپاه قدس است.

اکنون می خواهیم بازی ضد ایرانی دیگری را به شما معرفی کنیم که هنوز سرو صدا هایش بلند نشده است.

این بازی از جمله بازی های قدرتمند اکشن به حساب می رود که گرافیک و گیم پلی بسیار زیبایی را دارا است، همانطور که از نام آن پیداست این قسمت، سری سوم مجموعه به حساب می رود.

گیم پلی آن چیزی شبیه به سری call of duty می باشد و تنها برای pc عرضه می شود.



هنوز اطلاعات کاملی از این بازی منتشر نشده به جز چند عکس و چند دقیقه ای تریلر به نمایش در آمده در نمایشگاه های e3 و gamescom که از بزرگترین نمایشگاه های بازی های کامپیوتری می باشند. نمایشگاه e3 هر ساله در آمریکا و نمایشگاه gamescom هر ساله در آلمان برگزار می شود. که وسعت e3 از gamescom بسیار بیشتر است.



قابل ذکر است، این بازی در این دو نمایشگاه و چند جای دیگر بسیار مورد توجه قرار گرفته و مورد تشویق منتقدان و امتیاز دهندگان نمایشگاه ها نیز شده است، و امتیاز دهندگان آنرا به عنوان بهترین های به نمایش در آمده در نمایشگاه انتخاب کرده اند.

موضوعی که در این بازی برای ما جالب به نظر می رسد و توجه مارا بر انگیحته در این است که ساخت آن بسیار برای دولت انگلستان اهمیت دارد و به شرکت سازنده اعلام کرده با تمام قدرتش به ساخت آن بپردازد و دولت نیز آنهارا چه از نظر مالی و چه از نظر امکانات و نیروهای متخصص و با تجربه کمک خواهد کرد.



هدف از این همه پشتیبانی و سرمایه گذاری در این است که، پروژه ها و دروغ پردازی های خودشان را علیه جمهوری اسلامی ایران خیلی دقیق تر و طبیعی تر عرضه و بار دیگر به دروغ بگویند ایران یک خطر بزرگ به شمار رفته و باید نابود شود.

با تکمیل شدن اطلاعات بازی و عرضه آن شمارا نیز در جریان جزئیات قرار خواهیم داد.



مشرق نیوز


کلمات کلیدی : بازی
اعتراف تکان دهنده
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:42 عصر

اعتراف تکان دهنده "دیلی تلگراف" درباره اسلام


این روزنامه انگلیسی همچنین در این گزارش نوشت: اگر وضعیت این چنین که هست پیش برود، در ده سال آینده ممکن است که مسیحیت در انگلیس به اقلیت تبدیل شوند.



به گزارش شیعه آنلاین،‌ روزنامه "دیلی تلگراف" چاپ انگلیس با انتشار گزارشی در مورد وضعیت اسلام و مسلمانان در انگلیس،‌ اعتراف کرد که مسیحیت در برابر اسلام شکست سنگینی خورده است.



این روزنامه در ادامه گزارش خود نوشت: بررسی وضعیت اسلام و مسیحیت در انگلیس نشان می دهد که مسیحیت به گونه ای بی سابقه در حال از بین رفتن و شکست خوردن در برابر اسلام است به گونه ای که آمار نشان می دهد از هر 10 شهروند انگلیسی زیر 25 سال، حداقل یک نفر مسلمان است.

"دیلی تلگراف" افزود: آخرین نظرسنجی انجام شده در این زمینه که در سال 2011 میلادی انجام شد،‌ نشان می دهد موجی از مهاجرت مسلمانان به سمت انگلیس در چند دهه اخیر،‌ باعث شده که مسلمانان روز به روز قدرتمند تر شده و مسیحیان ضعیف تر شوند. ناگفته نماند بسیاری از جوانان مسیحی هم طی سال های اخیر به دین اسلام گرویده اند.

این روزنامه انگلیسی همچنین در این گزارش نوشت: اگر وضعیت این چنین که هست پیش برود، در ده سال آینده ممکن است که مسیحیت در انگلیس به اقلیت تبدیل شوند.

"دیلی تلگراف" در پایان گزارش خود افزود: بر اساس نظرسنجی سال 2011، مسیحیان انگلیس و ویلز در ده سال اخیر 4.1 میلیون کاهش جمعیت داشته اند و این به معنی کاهش 10 درصدی جمعیت آنان در حالی که در همین مدت زمان، مسلمانان 75 درصد رشد جمعیت داشته اند.
منبع: نورآسمان


کلمات کلیدی : اسلام
زنان مصنوعی پشت مرز ایران
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:39 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

این خبر حاکی از آن است که چشم بادامی ها نیز همانند کشورها اروپایی، آمریکایی همرا با اندیشه های صهیونیستی دین را هدف قرار داده اند و پروژه اسلام ستیزی خود را به صورت رسمی از مدت ها پیش کلید زده اند.

به گزارش سرویس جنگ نرم و فضای مجازی مبارزنیوز : پروژه اسلام ستیزی چینی ها از آنجا آغاز شد که مدتی پیش شلوارهای جین که پشت آن ها به نام جلاله الله منقش بود را روانه کشورهای مسلمان به ویژه بازار های تهران و سایر شهرستان های ایران کرده بود، کمی بعد از آن لاک مختص وضو برای زنان مسمان را وارد بازار کرد.

مدتی بعد نیز قرآن های دیجیتال چینی وارد بازار شد که در برخی از آیات و سوره های قران تعمدا تحریفاتی صورت داده بودند. به عنوان مثال می توان به تحریف تعمدی که در سوره یس صورت گرفت بود اشاره داشت. که به سرعت توسط دولت از ورود و توزیع آن جلوگیری به عمل آورد.

اما باز هم چینی ها بیکار ننشستند و این بار انسان های مصنوعیِ پیشرفته تری نسبت به عروسک های انسان نمایی که در سال های گذشته به منظور ترویج فحشا وارد بازار کشورهای اسلامی کرده بودند را به صورت گسترده توزیع می کنند.

یک سایت چینی در مصاحبه ای با صاحب شرکت تولید کننده این عروسک های انسان نما گفت: هدف ما سازندگان انسان مصنوعی کمک به جامعه بشری است! بخصوص جوانان بعضی کشورها که در محدودیت به سر می برند!

شایان ذکر است این محصول غیر اخلاقی تمام جامعه بشری را به دور از اندیشه های مذهبی نشانه گرفته است و با تبلیغات گسترده ای که از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و چینی تبلیغ می شود با گستره توزیعی که چین در دست دارد به سادگی این محصولات “زنان و مردان مصنوعی ” را به بازار کشورهای تحت سلطه اش ارسال می کند.

کشورهای اسلامی، به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس در ماه های گذشته با توزیع فراوان این محصولات توسط چین مواجه شده اند. بر اساس آمارهای منتشر شده در چند ماه گذشته محموله های زیادی از این محصولات توسط کشورهای اسلامی مصادره شده است و اجازه ورود قانونی پیدا نکرده اند؛ اما محموله های زیادی هم بصورت قاچاق با توزیع بالا وارد کشورهای اسلامی شده است.

کشور چین که عنوان “غول اقتصادی دنیا” را برای خود برگزیده است محصولاتی با مضمون غیر اخلاقی را در سایه این عنوان، جهت ترویج فساد و فحشا تولید می کند و هدف عمده آن علاوه بر اسلام ستیزی آشکار، زایل کردن عقل و شعور جوانان است. بخصوص برای کشورهای اسلامی با هدف ضربه زدن به ارزش های اسلامی و بنیاد خانواده که این پروژه عظیم را به اجرا گذاشته است.

این محصول ضد انسانی که مخرب فکر و اخلاق جوانان در هر کشوری است با قیمت بسیار ارزان در دسترس مردم است.

زن مصنوعی که چینی ها در چند ماهه اخیر ساخته اند می تواند هر کارى را براى صاحب خود انجام دهد به گفته سازندگان این عروسک های مبتذل و محصولات ضدبشر، زن مصنوعی جدید بر عروسک های مشابه پیشین این امتیاز را دارد که تا 99% شبیه زن های معمولی است .

بر اساس این گزارش، در ساخت اعضای بدن این انسان مصنوعی از ماده سیلیکون که قابلیت ارتجاعی دارد استفاده شده و از نظر لطافت به پوست طبیعی انسان نزدیک است.

این مساله از آن جهت برای بشریت نگران کننده است که باعث می شود ارزش و کرامت الهی انسان بویژه زنان زیر سوال برود.

این نوع وسایل ضد بشری که باعث از بین رفتن ارزش ها و تخریب افکار جوانان می شود بشدت از سوی رسانه های غربی فارسی زبان تبلیغ می شود که مشخصا با هدف ضدارزشی است.

یکی از نکاتی که سازندگان این محصولات مبتذل به آن دقت کرده اند این است که ساختار و جزئیات جسم این انسان مصنوعی جدید از روی کامپیوتر طراحی شده، و بین آن و یک انسان عادی، تفاوتی نیست.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که دین مبین اسلام نسبت به تشکیل خانواده، بقا نسل و پرهیز از لجام گسیختگی و هوسرانی تاکید ویژه ای دارد، حتی به دور از پرداختن به مسائل دینی این مساله باعث عدم گرایش جوانان به مسئله ازدواج و تولیدمثل می شود. عمق فاجعه به آنجا می رسد که این روند نامیمون سر انجامی جز از هم پاشیدگی کانون گرم خانواده را در برندارد.

مساله قابل تامل دیگر اینکه مدعیان حقوق بشر در خواب به سر می برند و نسبت به این نسل کشی عظیم مهر سکوت بر لب زده اند.

منبع : مبارز نیوز به نقل از دی نیوز



کلمات کلیدی : تهاجم فرهنگی
زمینه سازی تهاجم نظامی امریکا و رژیم صهیونیستی
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:49 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی کامل بازی ویدئویی سیاسی آمریکا
کاربرد بازی "بتل‌فیلد3" برای زمینه سازی تهاجم‌های نظامی آمریکا و اسرائیل

خبرگزاری فارس: یک پایگاه تحلیلی در گزارشی ضمن تعبیر محتوای بازی «بتل‌فیلد 3» (Battlefield 3) به دریچه‌ای به جنگ جهانی سوم، جدیدترین محصول شرکت تولید بازی‌های ویدئویی هنرهای الکترونیک را نوعی اعلان آمادگی آمریکا برای حمله به ایران می‌داند.

خبرگزاری فارس: کاربرد بازی "بتل‌فیلد3" برای زمینه سازی تهاجم‌های نظامی آمریکا و اسرائیل

به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی «امریکا هایجکد»، با بررسی ابعاد مختلف بازی ویدئویی «بتل‌فیلد 3»، به امکان وجود ارتباطاتی ظریف در سناریوی این بازی و سیاست‌های آینده نزدیک غرب می‌پردازد. در بخش نبرد تک‌نفره این بازی شخصیت اول داستان، گروهبانی آمریکایی است که به همراه ارتش آمریکا به ایران حمله می‌کند و در نبردی در مقابل نیروهای روس درصدد است تا مانع از انجام یک عملیات تروریستی هسته‌ای در نیویورک شود.
 
* طرح داستانی بخش نبرد تک‌نفره این بازی در پس جریان بازی مخفی و کم‌رنگ شده است
 
بعد از بازی «ارواح» نسخه 2001 مجموعه بازی‌های “Tom Clancy’s Ghost Recon”، که در قالب طرح یک نبرد (که به شکلی دقیق حمله گرجستان به اوستیای جنوبی را با پشتیبانی نیروهای ناتو در سال 2008، پیش‌بینی کرده بود) تک‌نفره منتشر شد، «بتل‌فیلد 3»، جدیدترین و مهم‌ترین بازی ویدئویی تیرانداز اول شخص است که از طرف شرکت EA روانه بازار می‌شود. «بتل‌فیلد 3» از آخرین دستاورد دنیای موتورهای گرافیکی، یعنی Frostbite 2 بهره می‌برد، که به مدد آن صحنه‌ها و کاراکترهای بازی بسیار واقعی به نظر می‌رسند. نکته‌ای که در مورد این بازی توجه را به شدت به خود جلب میکند، این است که هیچ یک از منتقدان اهمیتی به سناریوی بخش نبرد تک‌نفره این بازی ندادند، و در عوض غالبا ترجیح دادند که بخش اعظم مقالات خود را به جذابیت و نفس‌گیر بودن جزئیات گرافیکی منفجر کردن کاراکتر سایر بازیکن‌ها در حالت همکاری (co-op) و بخش چندنفره اختصاص دهند. حتی «کریس واترز» منتقد ویدئویی وب‌سایت معتبری مانند Gamespot.com نیز در طول شرح 5 دقیقه‌ای خود بر بازی، اشاره‌ای به ماهیت ارتش‌هایی که شما می‌توانید در حالت همکاری یا بخش چندنفره به لباسشان درآمده و در جبهه آنها بجنگید، نکرد. در داستان بخش چندنفره بازی، ائتلاف اقیانوس آرام آسیا، که تحت رهبری روسیه قرار دارد، از طریق فرانسه به اروپا یورش می‌برد و درگیر نبردی زمینی با سربازان ناتو و نیروهای آمریکایی در خاک این کشور می‌شود. به عبارت ساده‌تر، این بخش از بازی تصویری از جنگ جهانی سوم را ترسیم می‌کند. اما مقاله حاضر بر روی خط روایی بخش نبرد تک‌نفره بازی «بتل‌فیلد 3» متمرکز شده است. داستان که در طول بازی و توسط بازیکن به سختی محسوس و قابل دریافت است، با شیوه‌ای منفصل و خارج از جریان بازی، و با محوریت فلش‌بک‌های ذهنی کاراکتر اصلی و بازگویی خاطرات او از زمانی که تحت بازجویی نیروهای وزارت امنیت داخلی آمریکا (DHS) قرار گرفته بود، روایت می‌شود. در حقیقت، کاراکتر دو بازجوی DHS به شکلی فعال و نیرومند، و به طور پیوسته ارتباط کاراکتر اصلی، و به تبع شما به عنوان بازیکن را با فضای بازی قطع می‌کنند.
 
* سلیمان یک تروریست ایرانی است که با یک انفجار هسته‌ای جان 80 هزار انسان بی‌گناه را می‌گیرد
 
کاراکتر اصلی، شخصی به نام بلکبرن (Blackburn)، گروهبان نیروی تفنگداران دریایی آمریکا است، که شما را به عنوان بازیکن، در طول بازی و در تلاش و جست‌وجو برای دستگیری یک مامور گروه آزادی و مقاومت مردمی (People"s Liberation and Resistance یا به اختصار PLR) ایرانی به نام سلیمان با خود همراه می‌کند. سلیمان دو چمدان هسته‌ای روسی را با خود حمل می‌کند و درصدد است که آنها را در پاریس و نیویورک منفجر کند. به تدریج و در طول بازی متوجه می‌شوید که تفنگداران آمریکایی برای محافظت و تامین امنیت اهداف اطلاعاتی راهبردی، رهبری و اجرای چندین عملیات سری و کوچک مقیاس نظامی را برای حمله به شهرهای مختلف ایران در دستور کار خود قرار داده است. کاراکتری که شما ایفای نقشش را در بازی به عهده گرفته‌اید، در جریان یکی از این عملیات‌ها قرار می‌گیرد. عملیاتی که در طی آن قرار است 50 هزار نیروی تفنگدار آمریکایی به تهران حمله کنند تا بتوانند بی آنکه حساسیت کسی را برانگیزند، به دنبال مامور دوجانبه روس‌ها، یا همان سلیمان که یک تروریست نابغه است، بگردند. در طی همین ماموریت، شما متوجه این نکته می‌شوید که سلیمان در حقیقت هر 3 چمدان هسته‌ای را به دست آورده که یکی از آنها هنوز در ایران است؛ و شما آن را درست در کنار دو نقشه از دو شهر پاریس و نیویورک پیدا می‌کنید. اندکی بعد مطلع می‌شوید که انفجاری اتمی در پاریس رخ داده است. بله! درست متوجه شدید. چمدان هسته‌ای در پاریس منفجر می‌شود و 80 هزار نفر کشته می‌شوند.
 
* بازیکن در موقعیتی قرار می‌گیرد که مجبور به کشتن هم‌رزم خود می‌شود
 
در پاسخ به این فاجعه، آمریکا با تمام قدرت به ایران حمله می‌کند، و در ماموریت بعد شما در نقش یک راننده تانک، به همراه یک گردان کامل تانک، به عنوان بخشی از یورش‌های سه‌گانه هوایی، زمینی و دریایی، به ایران حمله‌ور می‌شوید. در همین حین گروهبان بلکبرن ناامیدانه تلاش می‌کند تا بتواند پیش از انفجار سومین چمدان در نیویورک، سلیمان، رهبر PLR را به دام اندازد. با فرود ده‌ها هزار چترباز روس که به سرتاسر ایران گسیل شده و از پشتیبانی جنگنده‌های میگ روسی در آسمان و تانک‌ها در روی زمین برخوردار بودند، عرصه نبرد در ایران، برای نیروهای آمریکایی بدل به جنگی تمام عیار می‌شود. در نهایت گروهبان بلکبرن موفق می‌شود که جلوی وقوع انفجار اتمی در نیویورک را بگیرد. اما این مهم تنها زمانی اتفاق می‌افتد که شما به عنوان بازیکن، وادار شده‌اید به هم‌رزم تفنگدار خود شلیک کنید و با کشتن او مانع اجرای سناریوی به اصطلاح «مرگ میلیون‌ها نفر» شوید و همینطور احتمال رخ دادن انبوهی از ویرانی‌ها فاجعه‌آمیز در سرتاسر جهان را به دست نیروهای اهریمنی، از بین ببرید.
 
*  تاریخ عرضه این بازی در بازارهای جهانی با مقاصد خاص سیاسی صورت گرفته است
 
مساله هولناک در این بازی آنجا نهفته است که روشی که آنها برای روایت منفصل و فلش‌بک‌گونه داستان برگزیده‌اند، حضور و نقش شخصیت‌های وزارت امنیت داخلی آمریکا را از ابتدا تا انتها، کمرنگ کرده و به حاشیه می‌راند به گونه‌ای که بازیکن به کلی از این حقیقت غافل می‌ماند که بازیگر داستانی است در مورد جنگ با روسیه، در خاک ایران، و حول محور سلاح‌های اتمی که قرار است کل مغرب‌زمین را نابود کند. این بازی در تاریخ 25 اکتبر 2011 منتشر شده است، درست زمانی که اسرائیل آشکارا به پروژه حمله به ایران، چراغ سبز نشان داده است، و پس از غلبه بر لیبی، انبوهی از سربازان آماده به خدمت در کویت مستقر شده‌اند. به علاوه، چهره‌های شاخص آمریکایی اعلام کرده‌اند که در حال تدارک تهاجم نظامی وسیعی در نوامبر آینده و در منطقه خاورمیانه و نزدیک، شامل ایران، سوریه و پاکستان هستند.
 
* امروزه بازی‌های رایانه‌ای، با قدرت اثربخشی چند برابر، جای فیلم‌های تبلیغاتی را گرفته‌اند
 
به احتمال زیاد آن دسته از مخاطبان این متن که اهل بازی‌های رایانه‌ای با کامپیوترهای شخصی یا کنسول‌ها (Xbox) نیستند، متوجه نخواهند شد که امروزه دیگر مدت‌هاست که از تاریخ مصرف فیلم‌ها، به عنوان محصولات پرطرفدار و اثرگذار گذشته است. درست به همان صورت که اینترنت باعث به حاشیه راندن تلویزیون و شیوه ارتباطی غیرتعاملی‌اش شد، بازی‌های رایانه‌ای نیز فیلم‌های سینمایی را کنار زدند. زیرا شما در حین انجام یک بازی رایانه‌ای، دیگر فقط تماشاچی صرف نیستید، بلکه شما بدل به قهرمان خواهید شد؛ و بسیاری از بازی‌های امروزی دارای داستان‌هایی هستند که به واسطه تصمیمات شما در حین بازی، تعریف و بازسازی می‌شود؛ و حال مساله این است که به همان شکل که فیلم‌های سینمایی گامی موثر در جهت پیشبرد امکان کنترل و جهت‌دهی به افکار عمومی و به تبع ترسیم دورنمایی از آینده بودند، بازی‌های رایانه‌ای با سرعتی با رشد نمایی در راه نیل به همین اهداف پیش می‌روند. تمام این دنیای مجازی ساخته شده است تا بگویند که چه تصمیمی برای آینده اتخاذ کرده‌اند، و به شما اجازه دهند تا شخصا قدم به آینده مورد نظر آنها بگذارید و آن را تجربه کنید. [مثلا می‌توان از بازی‌های Fallout یا Rage و به ویژه نسخه اصلی Deus Ex یاد کرد (Deus Ex در واقع یک بازی ضد ایلومیناتی است، که آینده را با خوش‌بینی و اهداف و تمایلات خیر بازنمایی می‌کند).]
 
* نبرد غرب با ایران  در جریان بازی به شکل نبردی ابدی و ازلی میان خیر و شر ترسیم می‌شود
 
بتل‌فیلد 3، با روایت داستان به صورتی پیکاسویی، موجب جدا افتادگی ذهن و انحراف تمرکز بازیکن از محتوای داستان می‌شود، و به تبع در ذهن بازیکن یک «ناهماهنگی شناختی» ایجاد می‌کند. یعنی حمله به ایران، انفجار هسته‌ای در پاریس، و طبیعتا آغاز مخاصمات با روسیه، میلیون‌ها پسر جوان را در سرتاسر دنیا بدل به ماشین‌هایی خواهد کرد که در خود تمایلی قوی برای درگیر شدن در جنگی احساس می‌کنند که در آن، تصویرهای گنگ و مبهم ذهنیشان، نام ایران [Iran] و عراق [Iraq] را در هم ادغام و به عنوان دشمنی واحد معرفی خواهد کرد؛ به گونه‌ای که به تدریج باور خواهند کرد که آنها همیشه در حال جنگ با ایران بوده‌اند؛ و از آن هولناک‌تر اینکه، این جنگ برای آنها رنگ و بوی تفریح و خوش‌گذرانی خواهد داشت. در حقیقت، اگر شما مشغول این بازی شوید، یا حتی فقط ویدئو کلیپ‌های مربوط به عملیات‌ها را تماشا کنید، متوجه خواهید شد که آنها چطور به آرامی و بی‌سر و صدا هر حمله جدید به ایران و وسعت گرفتن دامنه برخوردها را طوری به نمایش می‌گذارند که مرحله به مرحله، گسترش یافته و به تدریج آنقدر بزرگ و وخیم می‌شود که در نهایت به یک جنگ جهانی بدل می‌شود، به صورتی که انگار از همان ابتدا به همین شکل بوده و چنین وسعت نبردی در برابر این دشمنان، کاملا طبیعی و منطقی به نظر می‌رسد. در طرح این داستان، هیچگاه به چگونگی یا حتی مبدأی بر شکل گیری روند مخاصمات اشاره نشده است؛ و در حقیقت، با این ترفند به بازیکن القا می‌شود که انگار ما [آمریکایی‌ها] در عمل و تا جایی که شما [بازیکن] می‌توانید به خاطر آورید، همواره در حال جنگ با ایران بوده‌ایم. این بازی با امتیازات و توانمندی‌هایی کامل، و با استفاده از آخرین و مدرن‌ترین موتور گرافیکی، در قامت بهترین بازی موجود حال حاضر در سبک خودش، طراحی و به بازار عرضه شده است. حمایت «مجتمع صنعتی نظامی»، با تطبیق طرح داستان این بازی با روایت مورد تاییدشان از تاریخ، از وقایع گذشته گرفته تا پیش‌بینی‌های آینده، همراه بوده و به تبع باعث شده است که جبهه آنان در طول بازی، نه تنها از منظر حقانیت که به شکل مضحکی از بعد اخلاقی نیز مورد تایید قرار گیرد.
 
* پیش‌بینی‌های موجود در این بازی، قابل اعتماد و در حقیقت بیانگر تمایلات سیاسی غرب است
 
مختصر اینکه، اگر می‌خواهید تصویری از آغاز جنگ جهانی سوم داشته باشید، به درستی می‌توانید به قدرت پیشگویی این بازی اعتماد کنید. زیرا بازی‌های ویدئویی تولید «مجتمع نظامی صنعتی»، تا به امروز همیشه به خوبی از عهده پیش‌بینی آینده برآمده‌اند. وقتی منتظر ورود این بازی به بازار بودم، احساس می‌کردم که اتفاق شومی در شرف وقوع است، و حالا آگاهی از طرح کلی داستان، بیش از پیش به نگرانی‌هایم دامن می‌زند. نمی‌توانم تصور کنم که مردم ایران پس از تماشای میلیون‌ها آمریکایی که با شادی و لذت، در فضای مجازی سه‌بعدی حاصل از یک موتور گرافیکی نیرومند، در حال ویران کردن پایتخت باستانی‌شان هستند، چه احساسی نسبت به غرب پیدا خواهند کرد.
 
بخش نبرد تک‌نفره شامل قسمت های زیر می‌شود :
ماموریت 4 - شکار
تهران را بمباران کنید، با حملات هوایی، فرودگاه تهران و اهریمنان ایرانی را در پایتختشان نابود کنید (پیش از انفجار اتمی در پاریس)
 
ماموریت 5 - عملیات گیوتین
شما یکی از 50 هزار نیروی تفنگدار دریایی آمریکا هستید که با تجهیزات زره‌پوش و تفوق هوایی، برای دستگیری سلیمان به تهران حمله می‌کنند. در طول این ماموریت شما نمی‌توانید سلیمان را دستگیر کنید اما یکی از سه چمدان هسته‌ای را پیدا می‌کنید و متوجه می‌شوید که دو چمدان دیگر از آنجا به جای دیگری منتقل شده‌اند (پیش از انفجار اتمی در پاریس).
 
ماموریت 6 - رفقا
انفجار هسته‌ای در پاریس
 
ماموریت 7 - غرش رعدها
ادامه داستان بازجویی، 80 هزار پاریسی کشته شدند، تانک‌ها به ایران حمله می‌کنند
 
ماموریت 10 - سنگ و سختی
درگیری تفنگداران آمریکایی با پیاده‌نظام روسیه در ایران
 
ماموریت 11 - کافاروف
جایی که طراحان بازی، بازیکن را مجبور می‌کنند که به هم‌رزم خود شلیک کرده و او را بکشد، وگرنه سناریوی «مرگ میلیون‌ها نفر» به اجرا در خواهد آمد
 
در پایان، نیویورک از نابودی توسط چمدان هسته‌ای نجات می‌یابد. اما جنگ با روسیه و ایران همچنان ادامه دارد.
 
* تا کنون 5 میلیون نسخه از این بازی به فروش رسیده و 5 میلیون نسخه دیگر در بازار موجود است
 
لازم به ذکر است چند روز پیش شرکت EA اعلام کرد که 10  میلیون نسخه از بازی «بتل‌فیلد 3» را روانه بازار کرده است، اما همانطور که می‌دانیم از «روانه بازار شدن» تا «به فروش رفتن» فاصله زیادی وجود دارد، و بسیاری هنوز علاقه‌مند بودن که از آمار دقیق فروش این بازی اطلاع حاصل کنند. EA بالاخره این موضوع را فاش کرد: 5 میلیون نسخه؛ که این تعداد، با احتساب 3 میلیون نسخه پیش‌فروش شده بازی اعلام شده است. با این حال EA هنوز آماری از تعداد نسخه‌هایی که برای سیستم‌های شخصی به فروش رفته، منتشر نکرده است. «بتل‌فیلد 3»، دقیقا یک هفته پیش وارد بازار آمریکا شد. EA همچنین اعلام کرد که تا کنون 17 عنوان محصول، تحت نام و امتیاز تجاری «بتل‌فیلد» منتشر شده که در مجموع 50 میلیون واحد از این محصولات به فروش رسیده است.

منبع: فارس نیوز




کلمات کلیدی : صهیونیست
بی بی سی فارسی و خدمت به فتنه و انحراف
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 10:0 عصر

بی‌بی‌سی فارسی و انتخابات ریاست‌جمهوری ایران 
70 درصد گفتمان انتخاباتی بی‌بی‌سی فارسی در خدمت فتنه و انحراف است

با تحلیل گفتمان بی‌بی‌سی فارسی در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری آتی کشورمان، می‌توان این رسانه را بلندگوی دو جریان فتنه و انحرافی تلقی کرد.

خبرگزاری فارس: 70 درصد گفتمان انتخاباتی بی‌بی‌سی فارسی در خدمت فتنه و انحراف است

به گزارش فارس، رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین در آستانه هر انتخاباتی در ایران، برنامه‌های ویژه‌ای را برای پوشش این انتخابات به‌راه می‌اندازند. این امر برای مردم ایران و رای‌دهندگان در انتخابات امری عادی است چرا که بارها تکرار شده و اثر آن هم عموما به‌حدی محدود است که شایان توجه جدی نیست.

اما بررسی رویکرد این رسانه‌ها در خصوص انتخابات ایران، دست‌کم از یک منظر می‌تواند مفید باشد و آن شناخت مواضع صاحبان اصلی این رسانه‌ها یعنی قدرت‌های استکباری بین‌المللی نسبت به انتخابات در ایران است. این شناخت است که می‌تواند برای ما مفید باشد وگرنه اصل مواضع این رسانه‌ها تاثیر چندانی بر روند انتخابات ندارد.

از دل رویکردهای این رسانه‌ها می‌توان به این واقعیت دست یافت که غربی‌ها خود را بیشتر با کدام اندیشه‌ها در ایران در تعارض و با کدام اندیشه‌ها در تعامل می‌یابند. همچنین آنها از انتخابات ایران چه انتظاری دارند و کدام بخش از مواضع ایرانیان برای آنها قابل پذیرش و کدام غیرقابل پذیرش است.

فارس با هدف ارتقای آگاهی عمومی مخاطبان گرامی خود سعی می‌کند تا طی چند گزارش تحلیلی، تا حدودی مواضع این رسانه‌ها را مورد بررسی قرار داده و ابعاد پیدا و پنهان مواضع قدرت‌های پشت پرده رسانه‌های مزبور را در خصوص انتخابات آینده واکاوی نماید. بدیهی‌ست که فارس به‌هیچ‌وجه مواضع این رسانه‌ها را تایید نکرده و مواضع خود را در راستای حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی بارها ثابت کرده است و باور دارد که مردم ایران آگاهانه و فارغ از تبلیغات رسانه‌های غربی، اراده خود را پای صندوق‌های رای و با حضوری شکوهمند، متجلی خواهند کرد.

* چرا بی‌بی‌سی فارسی؟

با توجه به ماهیت رسانه‌های متعدد فارسی‌زبان که بر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کنند، اداره کل بین‌الملل خبرگزاری فارس به این نتیجه رسیده است که رویکرد بی‌بی‌سی فارسی در قبال جمهوری اسلامی ایران از چند جهت قابل بررسی‌تر از سایر رسانه‌های فارسی زبان است بنابراین در این سلسله تحلیل‌ها، محور را بی‌بی‌سی فارسی قرار داده است؛ البته این بدان معنا نیست که سایر رسانه‌های فارسی‌زبان و رسانه‌های خارجی به زبان‌های دیگر مورد رصد فارس قرار نمی‌گیرند. خبرنگاران و تحلیلگران فارس تلاش می‌کنند تا رویکرد تمام رسانه‌های جریان غالب را ببینند و مواضع آنها را مورد مداقه قرار دهند.

دلایل انتخاب بی‌بی‌سی فارسی برای محوریت این تحلیل‌ها را بدین شرح می‌توان خلاصه کرد:

- بی‌بی‌سی رسانه‌ای بین‌المللی و پرمخاطب محسوب می‌شود که رویکرد آن رویکردی کلان است؛ بنابراین بی‌بی‌سی فارسی هم از همان رویکرد کلانی که در اتاق‌های فکر لندن و واشنگتن طراحی شده است پیروی می‌کند؛

- دشمنی بی‌بی‌سی با ملت ایران جنبه‌ای تاریخی دارد و دست‌کم از جریانات مربوط به نهضت ملی شدن نفت ایران و کودتای ناکام 25 مرداد 32 و همچنین کودتای موفق 28 مرداد 32، مسبوق به سابقه است؛

- در میان رسانه‌های فارسی‌زبان بسیارند رسانه‌هایی که علنا از رویکردهای لومپنیستی استفاده می‌کنند در حالی که بی‌بی‌سی فارسی دست‌کم در ظاهر حفظ آبرو می‌کند؛

- بی‌بی‌سی به‌عکس بسیاری از رسانه‌های فارسی‌زبان، عموما مواضع خصمانه خود را در ظاهری از بی‌طرفی ارائه می‌کند که ممکن است کسانی را که با گفتمان غالب این رسانه آشنا نباشند، فریب دهد؛

- در ناآرامی‌های پس از انتخابات 88، بی‌بی‌سی فارسی یکی از رسانه‌هایی بود که علی‌رغم لحن ظاهرا بی‌طرفانه خود نتوانست حمایت خود را از اصحاب فتنه پنهان کند.

* شیوه پوشش انتخابات در بی‌بی‌سی فارسی

پوشش انتخابات در بی‌بی‌سی فارسی از ماه‌ها قبل آغاز شده است هر چند که حدودا از یک‌ماه قبل گستردگی فراوان یافته است. اکنون تقریبا روزی نیست که این رسانه مخالف با جمهوری اسلامی، مطلبی را در خصوص انتخابات روی خروجی خود نفرستد.

بی‌بی‌سی هم از طریق انتشار اخبار و هم از طریق انتشار تحلیل از افراد مختلف که عموما افرادی مخالف با جمهوری اسلامی ایران هستند، این روزها فعالانه به کار رسانه‌ای در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان مبادرت می‌ورزد. پای ثابت تمام تحلیل‌های بی‌بی‌سی فارسی را می‌توان یادآوری رویدادهای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 88 دانست.

بخش فارسی بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا، همچنین صفحه‌ای ویژه را به تحلیل مسائل انتخاباتی ایران و اخبار آن اختصاص داده است. یکی از روزهای پرکار این رسانه غربی، روز ثبت نام در انتخابات بود که سعی داشت مخاطبان خاص خود را از لحظه لحظه وقایع آن بی‌خبر نگذارد. این در حالی بود که رسانه‌های ایرانی به جهت داشتن خبرنگار مستقر در ستاد انتخابات وزارت کشور، عموما از بی‌بی‌سی فارسی پیش بودند.

علاوه بر تحلیل‌های متعدد، طی روزهای اخیر بی‌بی‌سی فارسی به تحلیل «مساله اصلی انتخابات ایران» مباردت ورزیده است. این رسانه ابتدا نظر تعدادی از کسانی که خود آنها را صاحب‌نظر می‌داند منتشر کرده است و سپس تلاش کرده در بین مخاطبان خود یک نظرسنجی عمومی در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری و مساله اصلی آن برگزار کند و نظرات آنها را منتشر نماید. اینکه این نظرات تا چه اندازه بی‌طرفانه و کامل منتشر می‌شوند، سوالی است که تنها مدیران این رسانه انگلیسی می‌توانند پاسخ دهند اما عموم نظرات منتشر شده در این رسانه، بر ضد جمهوری اسلامی و روند انتخاباتی آن است که نشان می‌دهد خط خبری مورد علاقه بی‌بی‌سی فارسی دقیقا تقابل با انتخابات ایران است.

* مساله اصلی انتخابات و کارشناسان مورد علاقه بی‌بی‌سی فارسی

بی‌بی‌سی تاکنون نظر بیش از 20 نفر از کسانی را که خود کارشناس ایران می‌داند منتشر کرده است. در خصوص این کارشناسان موارد زیر به چشم می‌خورد:

1- تمام کارشناسان مزبور ایرانی‌الاصل هستند؛

2- عموم کسانی که مورد نظرخواهی بی‌بی‌سی فارسی قرار گرفته‌اند، مقیم خارج از ایران هستند؛

3- در میان آنها کسانی به چشم می‌خورند که سابقه ضدیت آنها با نظام جمهوری اسلامی ایران اظهرمن‌الشمس است. نام کسانی چون ابوالحسن بنی‌صدر، فرج سرکوهی، محسن سازگارا، احمد سلامتیان و ... در این میان به چشم می‌خورد؛

4- طرح سوال کاملا مغرضانه است. سوال به این شکل مطرح شده است: « مهمترین مساله و یا شکاف اصلی که سرنوشت انتخابات پیش رو را (اعم از میزان مشارکت انتخاباتی مردم، تمرکز تبلیغات انتخاباتی و برنده انتخابات) رقم می‌زند، چیست؟» این بدان معناست که مهم‌ترین مساله در طرح سوال این پژوهش، هم‌ردیف «شکاف اصلی» قرار گرفته است. شکاف اصلی یا مساله اصلی نیز با مثال معرفی می‌شود تا ذهن کارشناس جهت‌گیری لازم را پیدا کند. بنابراین، تحقیق از ابتدا فاقد اصل بی‌طرفی است که اصول علمی پوزیتویستی بر آن تاکید دارند. لذا در بیان هرمنوتیکی، طراح سوال از ابتدا به‌دنبال پاسخ است و با تفسیر خاص خود وارد میدان شده، نه اینکه به‌دنبال «صورت ذهنی مطابق با واقع» باشد؛

5- در طرح سوال از شاخص‌سازی مشخص استفاده نشده است بلکه به کارشناس اجازه داده شده تا با پیش‌زمینه ذهنی خود وارد عرصه پاسخ‌گویی شود. از سوی دیگر چون تقریبا تمام کارشناسان از طیف مخالفان جمهوری اسلامی انتخاب شده‌اند، این فرصت ایجاد شده که ضمن پراکندگی نظرات و ایجاد ضعف مبرم در نتیجه‌گیری، پیش‌فهم‌های دارای ضدیت با جمهوری اسلامی ایران غلبه یابند؛

6- نمونه انتخابی از میان کارشناسان، نمونه تصادفی نیست بلکه کاملا جهت‌مند است. در میان کل کارشناسان یک‌نفر که وفاداری او به نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح باشد، به چشم نمی‌خورد.

در آنالیز پاسخ‌های داده شده می‌توان گفت که در میان تمام جملات و نظرات کسانی که کارشناس خوانده شده‌اند، 25 مفهوم به چشم می‌خورد:

«مشروعیت‌بخشی ظاهری، شکاف میان نخبگان سیاسی و عامه،  تناسب دوراندیشی با انتخاب اصلاح‌طلبان، شفافیت انتخابات، مهندسی انتخابات، مشکلات اقتصادی، نظارت شورای نگهبان، اثبات ثبات و یکپارچگی نظام، رقباتی نبودن انتخابات، پرهیز از تنش‌های بی‌مورد، عدم مشارکت گسترده مردمی، درگیری بین جناح‌ها، تهدید و فشار و ارعاب، تشکیک در اثرگذاری رای مردم، عدم پویایی سیاسی نامزدها، اعتمادسازی بین مردم و نظام، تقلب در انتخابات، امنیت کشور، حقوق شهروندی، انتخابات آزاد، تناقض ذاتی در قانون اساسی، تحریم انتخابات، آزادی اعتراض و انتقاد، رفع تحریم‌ها و حل و فصل مناقشه هسته‌ای، جایگاه و اختیارات رئیس‌جمهور.»

کسانی که با گفتمان عامه مردم ایران و نگاه آنها به انتخابات آشنا هستند از میان 25 مورد فوق‌الذکر، تنها چهار مورد را می‌توانند به‌عنوان دغدغه جدی یا نسبتا جدی مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی شناسایی کنند: «مشکلات اقتصادی، ثبات و یکپارچگی نظام، پرهیز از تنش‌های بی‌مورد و امنیت کشور.» شاید برخی بر این باور باشند که دو بحث حقوق شهروندی و رفع تحریم‌ها و حل و فصل مناقشه هسته‌ای هم در این میان هستند اما شیوه طرح این دو مساله توسط بی‌بی‌سی، آنها را از این مدار خارج می‌کند. بحث حقوق شهروندی عموما به‌عنوان سند نقض حقوق بشر در ایران مطرح می‌شود و دنباله‌روی از گفتمان «احمد شهید» است و در بین معتقدین به گفتمان انقلاب اسلامی با آن معنا و مفهوم جایی ندارد بلکه در نزد عامه مردم معنای دیگری دارد. در خصوص مساله هسته‌ای هم کاملا روشن است که مساله‌ای ملی و حیثیتی است و حل و فصل آن برای مردم ایران تنها با به‌رسمیت شناخته شدن حقوق حقه ایران ممکن است. از سوی دیگر، اگرچه تحریم‌ها را نمی‌توان بی‌تاثیر دانست اما تقریبا روشن است که تحریم‌ها تنها در کنار ضعف مدیریت داخلی موفق به آزار سیستم اقتصادی ایران شده‌اند.

بنابراین، در میان محورهای مطرح شده از سوی کارشناسان بی‌بی‌سی، تنها 16 درصد تا حدودی مطابقت با واقع دارد. از سوی دیگر، آنچه در این مفصل‌بندی خودنمایی می‌کند، «ادامه گفتمان فتنه 88» است.

15 مورد از موارد ذکر شده را می‌توان کم و بیش در ادامه گفتمان فتنه 88 تلقی کرد: «مشروعیت‌بخشی ظاهری، شکاف میان نخبگان سیاسی و عامه [به معنای شکاف میان مردم و نظام]، تناسب دوراندیشی با انتخاب اصلاح‌طلبان، شفافیت انتخابات، مهندسی انتخابات، نظارت استصوابی شورای نگهبان، رقابتی نبودن انتخابات، عدم مشارکت گسترده مردمی، تهدید و فشار و ارعاب، تشکیک در اثرگذاری رای مردم، عدم پویایی سیاسی نامزدها، اعتمادسازی بین مردم و نظام، تقلب در انتخابات، انتخابات آزاد، تحریم انتخابات.» به این ترتیب 60 درصد از مفصل‌بندی فوق‌الذکر، در تناسب با گفتمان فتنه 88 است.

در این بین گزینه‌هایی را هم می‌توان شناسایی کرد که با گفتمان حلقه انحرافی در تناسب‌اند که البته بعضی از آنها دارای اشتراک با گفتمان فتنه می‌باشند: «مهندسی انتخابات، انتخابات آزاد و جایگاه و اختیارات رئیس‌جمهور.» بر این اساس، 12 درصد از مفصل‌بندی مزبور نیز در تناسب با گفتمان فتنه و انحراف است.

این بدان‌معناست که در گفتمان بی‌بی‌سی فارسی، با در نظر گرفتن اشتراکات و هم‌پوشانی‌ها، در حدود 70 درصد از گفتمان حاکم نزدیک به ادبیات دو جریان فتنه و انحراف است و تنها در خصوص 16 درصد از این گفتمان می‌توان گفت که دیدی نسبتا واقع‌بینانه دارد.

به این ترتیب، از یک منظر می‌توان بی‌بی‌سی فارسی را طی چند هفته گذشته، بلندگوی دو جریان انحرافی و فتنه دانست. وقتی می‌خواهیم در خصوص عملکرد یک رسانه قضاوت کنیم، طبعا در خصوص عملکرد غالب آن قضاوت می‌کنیم نه عملکردهای استثنایی.

فارس تلاش می‌کند در آینده نیز گزارشی‌هایی از عملکرد رسانه‌های معاند در آستانه انتخابات با محوریت بی‌بی‌سی فارسی منتشر کند.

منبع: فارس نیوز



کلمات کلیدی : ماهواره
بی بی سی فارسی و انتخابات ایران
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 10:0 عصر
بی‌بی‌سی فارسی و انتخابات ریاست‌جمهوری ایران – 2
خیال‌پردازی هسته‌ای بی‌بی‌سی فارسی به بهانه انتخابات ریاست‌جمهوری

بی‌بی‌سی فارسی این روزها ضمن پوشش خبری مسائل انتخابات، به خیال‌پردازی و داستان‌نویسی هم روی آورده است، بالاخص در حوزه مسأله هسته‌ای ایران!

خبرگزاری فارس: خیال‌پردازی هسته‌ای بی‌بی‌سی فارسی به بهانه انتخابات ریاست‌جمهوری

مخاطبان محترم خبرگزاری فارس، پنج‌شنبه گذشته اولین گزارش از سلسله گزارش‌های مربوط به عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در انتخابات ریاست جمهوری کشورمان را ملاحظه فرمودند. فارس در تلاش است تا با محوریت بی‌بی‌سی فارسی، به شناسایی گرایش‌های رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور علیه انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان بپردازد. در اولین گزارش، علت انتخاب بی‌بی‌سی فارسی در محوریت این گزارش‌ها توضیح داده شد و ضمن شناسایی رویکرد کلان این رسانه بریتانیایی، تصریح شد که قریب به 70 درصد از ادبیات این رسانه را در حوزه انتخابات، حمایت از دو جریان شناخته شده فتنه و انحراف تشکیل می‌دهد.

در گزارش قبلی، رویکرد بی‌بی‌سی به «اصلی‌ترین مساله» انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان مورد مداقه قرار گرفت و بیان شد که تنها در حدود 16 درصد از انگاره‌های کارشناسان مورد نظر این رسانه منتهی به مسائلی نسبتا واقعی شده و 84 درصد دیگر، از تطابق لازم با واقعیت جامعه ایران برخوردار نیست.

با این حال، همان‌طور که مخاطبان محترم فارس آگاهی دارند، اصلی‌ترین مساله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مساله هسته‌ای کشورمان است. همان‌طور که انتظار می‌رفت، بی‌بی‌سی فارسی تلاش کرده است تا جایگاه این مساله را در رابطه با انتخابات ریاست‌جمهوری مورد تحلیل قرار دهد و به‌زعم خود، نشان دهد که این انتخابات چه تاثیری می‌تواند بر رویکرد هسته‌ای ایران داشته باشد.

مهم‌ترین مطلبی که در این فقره توسط رسانه مزبور منتشر شده است، یادداشتی است تحت عنوان «رئیس‌جمهور آینده ایران از برنامه هسته‌ای عقب می‌نشیند» که به قلم «حسین باستانی» به‌رشته تحریر درآمده است.

برای تحلیل رویکرد بی‌بی‌سی فارسی به ارتباط میان انتخابات و برنامه هسته‌ای، از عنوان همین یادداشت می‌توان آغاز کرد. عنوان متضمن دو نکته اساسی است: «اولا، مساله هسته‌ای مساله‌ای غیرملی است که از رئیس‌جمهوری به رئیس‌جمهور دیگر و از دولتی به دولت دیگر قابل تغییر است و ثانیا، رئیس‌جمهور آتی لاجرم از آن عقب‌نشینی خواهد کرد!»

عدم انطباق این عنوان با واقع واضح‌تر از آن است که نیازی به شرح و تدقیق داشته باشد اما مساله مهم آن است که باستانی چگونه این مدعای خود را تشریح کرده است.

یادداشت مذکور بدوا با یک پیش‌بینی شروع شده است: «رئیس‌جمهور آینده ایران، هر کس که باشد، از برنامه هسته‌ای ایران عقب نشینی خواهد کرد. این پیش‌بینی به زبان ساده یعنی، فارغ از آنکه در انتخابات آینده محافظه‌کاران، اصلاح طلبان یا طرفداران محمود احمدی‌نژاد به پیروزی برسند، عقب‌نشینی از برنامه هسته‌ای، به نام دولت پیروز انتخابات ثبت خواهد شد. لازم به ذکر است که تعریف مشخص «عقب‌نشینی از پرونده هسته‌ای» در این نوشته، پذیرفتن شرایط گروه 5+1 یعنی تن دادن به شفافیت مطلق در فعالیت‌های هسته‌ای و نیز توقف غنی‌سازی با درصد بالای اورانیوم است.»

آنچه بی‌بی‌سی فارسی به‌عنوان پیش‌بینی مطرح کرده است، بیش از آنکه پیش‌بینی باشد «طرح یک آرزو» و نوعی خیال‌پردازی است. بنابر اصول علمی پیش‌بینی، مگر در شرایط خاص، روند گذشته در آینده ادامه می‌یابد و این بدان معناست که پیش‌بینی بی‌بی‌سی فارسی از اساس فاقد اماره‌هایی است که مثبت آن باشند. اما همین خیال‌پردازی در ابتدای یک یادداشت رسانه‌ای به‌عنوان پیش‌بینی به‌خورد مخاطب داده شده و تا پایان پیش رفته است، به‌عبارت دیگر وقت مخاطب تلف شده است تا خیالات آقای نویسنده تبیین شود و آقای باستانی، «ژول ورن»‌وار به تشریح خیالات خود بپردازد.

راه مقدماتی اثبات این پیش‌بینی هم همان چیزی است که در پیش‌فرض عنوان هم آمده بود. این تفکر که مساله هسته‌ای نه ملی، که خواسته مقامات ایرانی است و تغییر در ترکیب دولت می‌تواند باعث تغییر رویکرد ایران در آن شود.

* توان ایران در مقابله با تحریم‌ها

اما پاسخ بی‌بی‌سی به اینکه چرا ایران باید عقب نشینی کند، چنین است: «حکومت ایران، در درازمدت «توان» مقابله با تحریم‌های بین‌المللی را نخواهد داشت.» برای اثبات این مدعا، نویسنده تلاش کرده است نشان دهد که تحریم‌های فعلی با تحریم‌های 30 سال قبل آمریکا و غرب علیه ایران تفاوت داشته و از «جنس دیگری» است.

به عبارت دیگر از منظر حسین باستانی، نهادهای حکومتی ایران با کمبود بودجه مواجه شده‌اند و این کمبود بودجه در صورت عدم انعطاف ایران در برنامه هسته‌ای تشدید نیز خواهد شد و سرانجام، نهادهای حکومتی در ایران مجبور به پذیرش عقب‌نشینی خواهند شد.

این ادعا به دلایل متعدد فاقد شانیت لازم است:

اولا، ایران در حال تدوین راهبرد لازم برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی است که از آن تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» یاد می‌شود که تنوع بخشیدن به منابع درآمدی از ارکان آن است؛

ثانیا، ایران دارای منابع گسترده بوده و همچون کره شمالی نیست که تحریم بتواند تمام راه‌های امرار معاش را برآن ببندد؛

ثالثا، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، مشکلات اخیر کشور بیش از آنکه تحت تاثیر تحریم‌ها باشد، تحت تاثیر سوءمدیریت داخلی است که بالاخص با اجرای نادرست هدفمندسازی یارانه‌ها و افزایش سرسام‌آور نقدینگی سرگردان همراه بوده است؛

رابعا، قطع وابستگی بودجه ایران به نفت یکی از توفیقات اجباری ناشی از تحریم‌های فعلی است که در درازمدت به‌نفع اقتصاد ایران خواهد بود؛

خامسا، هیچ نشانه‌ای از آن وجود ندارد که توان ایران در توسعه برنامه‌های حیاتی کشور نظیر برنامه هسته‌ای در پرتو تحریم‌ها دچار نقص شده باشد و

سادسا، اتفاقا با توجه به رو به کاهش بودن ذخایر نفت جهان، این احتمالا اقتصاد بین‌المللی است که در درازمدت توان تحمل خروج نفت ایران از بازار را ندارد. معافیت‌های تحریمی نه لطفی در حق ایران که لطفی در حق اقتصاد بین‌المللی بوده است که نمی‌تواند با شوک کاهش منابع مواجه شود. ظرف 5 تا 10 سال آینده، صحت این گفتار خود را بیشتر نشان خواهد داد. باستانی ظاهرا فراموش کرده است که هم‌اکنون 70 درصد مصرف انرژی چین را ذغال‌سنگ تشکیل می‌دهد اما این روند زیاد نمی‌تواند ادامه یابد.

بر این اساس، نه‌تنها پیش‌بینی اولیه بی‌بی‌سی فارسی بلکه پیش‌فرض اولیه آن نیز دچار ایرادات جدی است و مشخص است که از دل چنین پیش‌بینی و پیش‌فرضی، چه حاصل خواهد شد؟

* استفاده از جریان پذیرش قطعنامه 598 و شبیه‌سازی با برنامه هسته‌ای

ادامه بیان آرزوها در یادداشت بی‌بی‌سی فارسی تا آنجا پیش می‌رود که این رسانه وابسته به دولت بریتانیا تلاش می‌کند بین عاقبت برنامه هسته‌ای ایران و عاقبت جنگ تحمیلی که با پذیرش قطعنامه 598 همراه شد، شبیه‌سازی کند. به‌عبارت دیگر این رسانه در تلاش است تا برنامه هسته‌ای ایران را نیز مسیری دیگر برای «نوشیدن جام زهر» معرفی کند.

برای تدقیق در این مدعای بی‌بی‌سی فارسی، باید شرایط آن دوران و شرایط کنونی با یکدیگر مقایسه شوند تا روشن شود که این ادعای بنگاه سخن‌پراکنی دولتی بریتانیا، تا چه اندازه لغو است:

ایران در شرایطی قطعنامه 598 را پذیرفت که زیرساخت‌های اقتصادیش در جنگی نابرابر و 8 ساله تخریب شده بود، جنگی که زمانی شروع شد که ایران به هیچ وجه آمادگی آن را نداشت. در آمریکا جمهوری‌خواهان بر سر کار بودند و نظام بین‌المللی از نظام دو قطبی در حال نیل به سوی نظام تک‌قطبی بود. جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج فارس تحت هدایت ایالات متحده به راه افتاده بود. جهان تحت انگاره‌های تاچریسم و ریگانیسم اداره می‌شد. قیمت نفت بسیار ناچیز بود. صادرات ایران تقریبا از بین رفته بود. اقتصاد ایران فاقد صادرات غیرنفتی بود. سیستم مالیاتی مدونی وجود نداشت و ...

در شرایط فعلی اما، زیرساخت‌های اقتصادی ایران به‌مراتب قوی‌تر از آن روزگار است، ایران نه تنها با عراق نمی‌جنگد، بلکه عراق دوست ایران است و یکی از بازارهای هدف اقتصادی ایران. قدرت نظامی ایران در منطقه سرآمد است و پیشرفت‌های علمی کشور یازده برابر متوسط جهانی است. صادرات غیر نفتی به مرور در حال فرارفتن از درآمدهای نفتی است، سیستم مالیاتی مدون تا حدود زیادی به وجود آمده است هرچند که هنوز کامل نیست. در آمریکا دموکرات‌ها بر سر کارند و نظام تک‌قطبی در حال تبدیل به نظام چند قطبی است. آمریکا تا آنجا که بتواند از درافتادن مستقیم در نبردهای نظامی پرهیز می‌کند، چنان که در لیبی و سوریه پرهیز کرده است، حتی حاضر است به اسرائیل باج دهد تا علیه ایران حماقتی نکند. آن‌طور که «جورج فریدمن» می‌گوید، تنها به حملات جراحی‌گونه اکتفا می‌کند، آن هم بیشتر با هواپیمای بدون سرنشین و ...

چه چیز این دوران شبیه آن دوران است که ایران مجبور شود رفتاری شبیه پذیرش قطعنامه 598 را تکرار کند؟ این موضوع اصلا ربطی به شخص رئیس‌جمهور ندارد. حق غنی‌سازی اورانیوم در چارچوب ان‌پی‌تی حق ملت ایران است نه حق دولت ایران. این ملت ایران است که طی دهه‌های آتی باید از این انرژی استفاده کند نه صرفا دولت ایران. بنابراین دولت برآمده از این ملت وظیفه دارد حقوق ملت را تعقیب کند و حق ندارد که بر سر آنها سازش کند.

بی‌بی‌سی فارسی این روزها ضمن پوشش خبری مسائل انتخابات، به خیال‌پردازی و داستان‌نویسی هم روی آورده است. ظاهرا نویسندگان این رسانه در حال امتحان کردن استعدادهای خود هستند هرچند که بعضا حتی در خیال‌پردازی هم ناامیدکننده به‌نظر می‌رسند. نباید فراموش کرد که «ژول ورن» استفاده از الکتریسیته برای تولید برق و سفر انسان به ماه را پیش‌بینی کرده بود، اما پیش‌بینی‌کنندگان بی‌بی‌سی به‌نظر فاقد این دست هنرها هستند. در ضمن، اگر این دست نویسندگان به‌واقع خود را ایرانی می‌دانند، نباید فراموش کنند که استعداد ایرانی بالاخره در شرایط سخت راه برون‌رفت را پیدا می‌کند، بالاخص اگر این استعداد خود را با نیروی عمیق ایمان مذهبی ترکیب کند.

فارس تلاش می‌کند باز هم مخاطبان خود را در جریان رویکردهای بی‌بی‌سی فارسی قرار دهد.

فارس نیوز



کلمات کلیدی : ماهواره
دولت مطلوب مسیحیت صهیونیست
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:54 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

یک کشیش صهیونیست در گفتگو با رادیو فرد مطرح کرد؛

دولت اصلاحات مطلوب مسیحیت صهیونیست

دولت زیر عقدنامه رسمی ما نوشت که مسیحی هستیم. در واقع تأیید کرد که من و سعید از اسلام برگشتیم به مسیحیت و این مسئله اوکِی بود آن زمان.‌ حتی آن زمان سعید کلیسای خانگی خود را شروع کرد و زیر نظر کلیسای ساختمانی.

به گزارش خبرنگار سیاسی مشرق، هفته گذشته مصاحبه‌ای با «نغمه پناهی» همسر «سعید عابدینی» کشیش صهیونیست مسیحیت توسط شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان انجام شد و در رادیو فردا منشر شد.

وی در این گفتگو به فعالیت‌های آزادنه و قانونی مسیحیت صهیونیستی در کشور اشاره کرد و در ادامه نسبت به همکاری دولت اصلاحات در خصوص توسعه کلیساهای خانگی و تبلیغات تبشیری اشاره نمود.

نغمه عابدینی درباره سخت‌تر شدن شرایط برای مسیحیان ایران در سال‌های اخیر (پس از دولت اصلاحات) به رادیو فردا گفته است:


«سعید و من در زمان ریاست جمهوری خاتمی که من ایران بودم با هم آشنا شدیم و حتی ما ازدواجمان ازدواج رسمی مسیحی بود. یعنی دولت ایران آن موقع رفتارش نسبت به مسیحیت خیلی بازتر بود و من و سعید در کلیسای ساختمانی ازدواج کردیم. به شکل قانونی و با تأیید دولت. دولت زیر عقدنامه رسمی ما نوشت که مسیحی هستیم. در واقع تأیید کرد که من و سعید از اسلام برگشتیم به مسیحیت و این مسئله اوکِی بود آن زمان.‌ حتی آن زمان سعید کلیسای خانگی خود را شروع کرد و زیر نظر کلیسای ساختمانی. دولت جمهوری اسلامی آن زمان تأیید کرده بود! که کلیساهای خانگی شروع شدند و دولت در جریان بود.



وقتی احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شد چند ماهی نگذشت متوجه شدیم که محدودیت‌ها شروع شده است. چه در مورد مسیحیت و چه درباره مذاهب دیگر خیلی برخوردها جدی‌تر شده بود. من و سعید آن موقع از ایران آمدیم بیرون. و جدیداً که باز برگشتیم، دیگر از کلیساهای خانگی حرکتی نبود...»
 

(شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان)

سعید عابدینی کیست؟


فعالیت های تبلیغی کلیسای ربانی در استان تهران با برنامه ای از پیش تعیین شده مدتی است که شدت یافته است. شورای مرکزی تبشیر، سعیدعابدینی را (که فردی مقیم کشور امریکا می باشد) طی ماموریتی محرمانه در قالب کشیش مسیحیت(جماعت ربانی) به ایران فرستاده تا برنامه های آنها را در کشور پیاده نماید.


ماموریت های سعید عابدینی از سوی شورای تبشیر و کاخ سفید به شرح ذیل می باشد:


1. ایجاد و راه‌اندازی کلیساهای خانگی(غیرقانونی) در مرکزیت پایتخت.
2. ایجاد شبکه‌های اقتصادی کلان جهت تامین هزینه‌های تبلیغات مسیحیت صهیونیست در اقصی نقاط کشور. {ایجاد پرورشگاه های متعدد در شهرهای مختلف و تغییر عقیده کودکان و  نوجوانان طی پرسه ای بلند مدت}.
3. انتقال خبرهای داخل کشور بطور مستقیم به کاخ سفید(جاسوسی).
4. جذب جوانان و نوجوانان که از نظر اعتقادی سست و در درجه پایین تری در جامعه قرار دارند.
5. جذب افراد بی سرپرست و بی خانمان و تغییر دین این افراد و استفاده ابزاری در جهت جاسوسی.
6. دختران و پسران فراری از خانه.
7. افراد معتاد که در مراحل ترک اعتیاد هستند به ویژه در کمپ‌های بازپروری.
8. افرادی که دارای مشکلات عاطفی و احساسی هستند.
9. بعضا افرادی که نارضایتی‌هایی از عملکرد سیستم حکومتی دارند.



کلیسای جماعت ربانی در ایران دارای 4 شعبه فعال و سابقه‌ای حدود 45 ساله می‌باشد و اعضای آن از مسیحیان تندرو می‌باشند که به شگردها و شیوه‌ها تبلیغاتی مختلف سعی در عضوگیری و تغییر دین جوانان مسلمان دارند و تلاش می‌نمایند چهره نظام جمهوری اسلامی در مجامع بین‌المللی بسیار خشن جلوه دهند.
جمعیت ربانی(مسیحیت صهیونیست) از روش‌های تبلیغاتی همچون تبلیغات شهری، هدف قرار دادن اقشار مذهبی به صورت خاص، حضور در دانشگاه‌ها، تبلیغات تلویزیونی، کلیساهای خانگی، برای جلب مخاطب استفاده می‌کنند.

منبع: مشرق نیوز



کلمات کلیدی : صهیونیست
عملیات روانی بی بی سی فارسی
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 1:44 عصر
بی‌بی‌سی فارسی و انتخابات ایران ـ 3
فنون عملیات روانی بی‌بی‌سی فارسی برای کنترل ذهن مخاطبان+تصاویر

رسانه دولتی بی‌بی‌سی از تکنیک‌های گسترده‌ای برای سوق دادن اذهان مخاطبان به سمت و سوهای مد نظر خود استفاده می‌کند.

خبرگزاری فارس: فنون عملیات روانی بی‌بی‌سی فارسی برای کنترل ذهن مخاطبان+تصاویر

به گزارش خبرگزاری فارس، رسانه‌های غربی و به خصوص رسانه دولتی بی‌بی‌سی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران برنامه‌های ویژه‌ای برای اثرگذاری بر اذهان مخاطبان، از طریق تحریف واقعیت‌ها تدارک دیده‌اند.

فنون کنترل ذهن و دستکاری اذهان توده از جمله روش‌هایی هستند که رسانه‌ها به کرات از آنها برای متقاعد کردن مخاطبانشان، در راستای اهدافی که دارند، استفاده می‌کنند.

 در این گزارش که در چند قسمت تقدیم خوانندگان گرامی می‌گردد، ابتدا چندین فن عملیات روانی که رسانه‌های غربی در کل از آنها برای دستکاری اذهان مخاطبان استفاده می‌کنند را بررسی خواهیم کرد و سپس استفاده این رسانه‌ها از این فنون در انتخابات ریاست جمهوری ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

دستکاری اذهان توده به استفاده از تکنیک‌هایی بر اساس اصول روان‌شناسی توده گفته می‌شود که برای درگیر کردن، کنترل یا اثرگذاری بر تمایلات عامه مردم به کار می‌رود تا رفتارهای آنها را به سمت انجام رفتارهای خاصی هدایت کند.

همان‌طور که گفتیم یکی از حیطه‌هایی که از فنون دستکاری اذهان توده فعالانه در آن استفاده می‌شود دستکاری اذهان در رسانه‌هاست که در آن یک رسانه خاص از «مغالطه‌های منطقی» یا فنون دیگر دستکاری ذهن برای جهت‌دهی به افکار عمومی استفاده می‌کند.

«جورج کی سیمون»، روان‌شناس و پژوهشگر بر جسته آمریکایی که در حیطه عملیات روانی فعالیت می‌کند می‌گوید فرد یا رسانه دستکاری‌کننده برای اینکه در هدفش برای دستکاری ذهنی موفق شود، باید:

1ـ مقاصد و رفتارهای پرخاشگرانه خود را پنهان کند

2ـ از آسیب‌پذیری‌های روان‌شناختی قربانی (یا مخاطبش) آگاه باشد تا بتواند موثرترین تاکیتیک‌ها برای اثرگذاری بر ذهن آنها را شناسایی کند.

بنابراین دستکاری ذهنی هنگامی که با ابزارهای پرخاشگرانه مخفیانه یا «زیر پوستی» انجام شود، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت.

در زیر نگاهی خواهیم داشت به برخی از فنونی که رسانه‌های غربی و به خصوص شبکه خبری بی‌بی‌سی برای انحراف ذهن مخاطبان به سمت هدفهای خاص خود در پوشش اخبار خود از آنها استفاده می‌کنند.

1ـ مغالطه با حمله‌های شخصی

از جمله فنونی است که رسانه‌ها و یا حتی در نگاهی کلی سیاستمداران رقیب، به کرات از آن برای متقاعد کردن مخاطبان و حق به جانب جلوه دادن خودشان استفاده می‌کنند.

  در این مغالطه برای اینکه نادرستی ادعا یا گفتار یا استدلال یک فرد نشان داده شود تلاش می‌شود به شخصیت مطرح کننده آن ادعا یا گفتار حمله شده و خصلتی بد یا نامعقول به وی نسبت داده شود.

اصول منطق حکم می‌کند هنگامی که ایده‌ای توسط هر کسی مطرح می‌شود، نادرستی استدلال‌های آن فرد با ارائه مستندات و شواهدی مخالف، اثبات شود. با این حال، در مغالطه حمله شخصی به جای اینکه چنین مستنداتی ارئه شوند، شخصیت فرد یا یک خصلت خاص از او محور توجه قرار می‌گیرند و سعی می‌شود با اعتبارزدایی از فرد، از ایده‌های او، حتی اگر درست هم باشند سلب اعتبار شود. 

به گفت‌وگوی زیر که نمونه‌ای از این مغلطه است توجه کنید:

فرد الف)ـ سیگار کشیدن ضررهای زیادی دارد.

فرد ب) تو خودت هم سیگار می‌کشی.

به این دلیل به این فن، نوعی مغالطه گفته می‌شود که طبق قوانین منطق، صحت یا سقم یک گزاره ارتباطی با عواملی غیر از آن گزاره، از جمله فرد مطرح‌کننده آن ندارد؛ یعنی، حتی فرد فاقد موقعیت اجتماعی، سیاسی یا علمی مناسب یا  فردی بدسگال هم می‌تواند استدلالی مطرح کند که درست باشد.

با این حساب اظهار  این ایده که سیگار کشیدن مضر است از سوی یک فرد سیگاری همانقدر می‌تواند درست باشد که از سوی یک فرد غیرسیگاری. نکته دیگر درباره این فن این است که ترور شخصیتی فقط به ادعاها یا اظهارات مربوط نمی‌شود، بلکه می‌تواند رفتارها یا سایر جنبه‌های را هم دربربگیرد. مثلاً هنگامی که رفتار اشتباهی از فردی سر می‌زند یا این رفتار از فردی سر می‌زند که یک ویژگی ظاهری بارز

 

استفاده از «حمله‌های شخصی» یکی از فنون انحراف ذهنی است که در آن به جای ارائه استدلال و مستندات برای اثبات نادرستی یا درستی یک گزاره، به شخصیت فرد، گروه یا سازمان مطرح کننده آن ایده حمله می‌شود.  

دارد، ممکن است به غلط آن رفتار بد به آن ویژگی ظاهری پیوند زده شود و این‌طور تلقین شود که اکثر افرادی که چنین ظاهری دارند، تفکراتی دارند که در نهایت به ارتکاب عملی نادرست، مانند «فرد الگو» منجر خواهد شد. سیر ذهنی این مغالطه به این صورت است:

ـ فرد «الف» ریش می‌گذرد

ـ فرد «الف» تندرو است

ـ نتیجه: بنابراین، ریش گذاشتن نشانه افراط‌گرایی است.

انحراف ذهنی رخ داده در اینجا هنگامی بیشتر معلوم می‌شود که توجه کنیم بسیاری از افرادی که ریش می‌گذارند می‌توانند تندرو نباشند یا بر عکس، همه افراد تندرو هم ریش نمی‌گذارند. 

نمونه‌های توسل به این مغالطه را می‌توان به کرات در پوشش‌های خبری یا گزارش‌های رسانه‌ای رسانه بی‌بی‌سی یا سایر رسانه‌های غربی مشاهده کرد. جدیدترین نمونه توسل به فن حمله شخصی با رفتارهای فرد را می‌توان در گزارش‌های رسانه‌ای از مظنونان حادثه بمب‌گذاری‌های ماراتن «بوستون» مشاهده کرد. در روایت‌نگاری‌های رسانه‌ها از این واقعه، اشاره به اینکه این دو برادر 5 نوبت نماز می‌خواندند، مشاهده شدن آنها در مساجد اسلامی بوستون یا اینکه یکی از خویشاوندان این دو اخیراً حوادث 11 سپتامبر را طراحی دولت آمریکا خوانده بود به وفور مشاهده می‌شد.

 

عکس 1ـ اسلام‌هراسی در آمریکا پس از حادثه بمب‌گذاری بوستون شدت گرفت، زیرا رسانه‌ها مظنون این حادثه را «مسلمان» معرفی می‌کردند.

شبکه خبری «بی‌بی‌سی» هم در گزارش های تحلیلی یا پوشش‌های خبری خود از فن مغالطه با حمله شخصی در راستای اهداف خود استفاده می‌کند. به عنوان مثال این رسانه دولتی در تصاویر، فیلم‌ها و نحوه تنظیم گزارش‌های نوشتاری خود تلاش می‌کند بین رفتارها، آداب و رسوم و حتی ظاهر مسلمانان با افراط‌گرایی و حوادث تروریستی پیوند ایجاد کند.

عکس 2- بی‌بی‌سی در گزارشی به تاریخ 26 اسفند سال 1391 با عنوان «رمزگشایی از ریش و سبیل مردان عرب»  به صورت آشکار داشتن ظاهر اسلامی را با تندروی و افراط‌گرایی مرتبط دانست. این می‌تواند نمونه‌ای از «مغالطه با حمله شخصی» باشد.  

 

عکس 3

با آنکه رسانه‌های غربی از فن حمله‌های شخصی به وفور استفاده می‌کنند، نحوه استفاده بی‌بی‌سی از این مغالطه تفاوت‌های مهمی با سایر رسانه‌ها دارد.

در حالی که سایر رسانه‌ها ممکن است به آشکار شخصیت فرد را مورد حمله قرار دهند، بی‌بی‌سی معمولاً از روشهای پنهان و «زیرپوستی» برای حمله‌های شخصی استفاده می‌کند.

حتی در مواردی که برآیند یک گزارش یا تحلیل بی‌بی‌سی به شدت علیه یک فرد یا جریان است به ندرت می‌توان مواردی را نام برد که این رسانه مانند برخی از رسانه‌های دیگر از فحاشی و توهین

 

بی‌بی‌سی استفاده از القاب احترام‌آمیز برای افرادی که آنها را هدف حمله قرار می‌دهد، فراموش نمی‌کند

علیه آن فرد یا جریان استفاده کند. بر عکس، این رسانه حتی در مواردی که شخص را هدف حمله‌های شخصی قرار داده استفاده از القاب احترام‌آمیز مانند «آقای»، «خانم»، «آیت‌الله»، «ژنرال» و غیره برای وی را فراموش نمی‌کند. با این حال، باید توجه داشت استفاده از این القاب احترام‌آمیز به بی‌بی‌سی برای پنهان کردن مقاصد و اهداف پرخاشگرانه‌اش و در نتیجه متقاعد کردن مخاطبان کمک می‌کند.

به عنوان مثال، رسانه دولتی بی‌بی‌سی فارسی در گزارشی به تاریخ 3 خرداد 1391 با عنوان «سعید جلیلی؛ کسی که از جانب ایران با جهان سخن می گوید» از عناوینی مثل «آقای جلیلی»، «مذاکره کننده ارشد اتمی ایران» و القاب دیگر برای این سیاستمدار ایرانی استفاده می‌کند، اما در همین حال تلاش می‌کند وی را یک «دیپلمات گوشه‌گیر»، فاقد تسلط بر مذاکرات هسته‌ای، «غیرمنعطف» و تندرو و بدون استقلال رأی معرفی کند که عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات ایران با کشورهای 1+5 بوده است. نگاهی می‌اندازیم به برخی از قسمتهای این گزارش:

 

عکس 4  

عکس 5ـ بی‌بی‌سی هنگام استفاده از فن «حمله شخصی»، برای اثرگذاری بیشتر این فن کنترل ذهن، از القاب احترام‌آمیز برای فردی که هدف حمله است استفاده می‌کند.     

  

عکس 6ـ

همان‌طور که گفته شد برآیند این گزارش بی‌بی‌سی به گونه‌ای است که در نهایت عدم انعطاف و سرسختی مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران عامل عدم پیشرفت در مذاکرات 1+5 عنوان شده است. در عین حال، از وی اغلب به «آقای جلیلی» یاد شده تا اینکه چرا بی‌بی‌سی از ذکر دلایل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات ایران با کشورهای 1+5 طفره رفته است، مشخص نشود.   

اما علت اثرگذاری فن حمله‌های شخصی چیست؟ اثرگذاری حمله‌های شخصی به علت نوعی خطای ذهنی در انسان است که به عنوان «خطای هاله‌ای» شناخته شده است.

در روان‌شناسی و علوم شناختی خطای هاله‌ای به نوعی خطا گفته می‌شود که برداشت فرد از یک خصلت فردی دیگر تحت تأثیر خصلت دیگری که نامربوط است، قرار می‌گیرد، مثل هنگامی که یک فردی با جذابیت ظاهری، فردی باهوش‌تر یا صادق‌تر هم دانسته می‌شود. بنابراین اگر رسانه‌ای بتواند یک صفت بد را به فردی نسبت دهد، مخاطبان در صحت استدلال‌هایی که او مطرح می‌کند، شک خواهند کرد، حتی اگر آن صفت بد هیچ ارتباطی به استدلال‌های مورد نظر نداشته باشند.

بنابراین خوب است بار دیگر که با استدلال‌هایی مواجه می‌شویم که در آنها سعی می‌شود ادعایی اثبات نشده در قالب حمله شخصی به ما القا شود، صحت و سقم استدلال‌ها را فارغ از اینکه چه کسی آنها را مطرح کرده، مورد بررسی قرار دهیم.  

در قسمت بعدی این گزارش، فنون دیگری که رسانه‌ها از آنها برای تحریف واقعیتها استفاده می‌کنند را بررسی خواهیم کرد.

ادامه دارد...

فارس نیوز

 



کلمات کلیدی : ماهواره


 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats